*زمان*

محمود عباسی

*زمان*

محمود عباسی

بدون گریم

«بدون گریم»عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم حسام الدین برومند است که در آن می‌خوانید؛طی چند سده اخیر، پیوست سیاست های راهبردی و تصمیم گیری حساس و مهم آمریکایی ها در پهنه مسایل سیاسی دروغ و فریبکاری بوده است.

نکته قابل اعتنا در این میان آن است که هر چند دامنه این دسیسه ها و دروغ ها بر مدار مردم فریبی قرار داشته اما آمریکایی ها همواره از طریق پروپاگاندا در شیپور فریب حمایت از ملت ها و مردم دنیا دمیده اند.

نمونه ها دراین باره مثنوی هفتاد من کاغذ را پشت سر می گذارد و به وضوح نشان می دهد چه قبل از جنگ جهانی اول و چه بعد از آن تاکنون همواره دروغ و مردم فریبی سیاست ثابت آمریکا بوده است.

در نیمه قرن نوزدهم پالک رئیس جمهور وقت آمریکا در توجیه جنگ با مکزیک نه تنها مردم این کشور بلکه مردم کشور خودش را فریفت تا خواسته های جاه طلبانه دولتش تامین شود.

در اواخر همان قرن این بار مک کینلی برای حمله به کوبا با ادعای نجات این کشور از سلطه اسپانیا، اهرم دروغ و مردم فریبی را در دستور کار قرارداد. با فاصله کوتاهی برای حمله به فیلیپین نیز مک کینلی به مردم آمریکا دروغ گفت.

در جنگ جهانی اول هم وودرو ویلسون رئیس جمهور وقت آمریکا با ادعای دروغ استقرار صلح و دموکراسی در دنیا وارد جنگ شد.

در ادامه همین خط، «هری ترومن» هم جواز بمباران هیروشیما و ناکازاکی را بخاطر حمایت از ملت ها«!» صادر کرد.

طرفه آنکه این خط هیچ گاه قطع نشد و کندی و نیکسون و جانسون و دیگر مقامات آمریکا تنها با دروغ و مردم فریبی به بهانه حمایت از ملت ها خواسته های شیطانی خودشان را پی گرفتند.

همچنانکه ریگان برای حمله به گرانادا و بوش پدر برای حمله به پاناما این دروغ را پیش کشیدند که امنیت مردم آمریکا درخطر است! این دروغ پردازی ها و مردم فریبی ها تا حمله به عراق در سال 1991 ادامه پیدا کرد. در دوره بوش پسر نیز یکبار دیگر آمریکا حمله به عراق را در دستور کار قرار داد و این بار کالین پاول- وزیر خارجه وقت- در فوریه 2003 و یک ماه قبل از حمله طی سخنانی در شورای امنیت در ادعایی گزاف نسبت به وجود اسناد و شواهد ماهواره ای، تصویری و صوتی درباره تسلیحات هسته ای عراق هشدار داد و بلافاصله رسانه های آمریکایی به میدان آمدند که آمریکا باید برای حمایت از ملت ها به عراق دارای تسلیحات هسته ای حمله کند که بعدها ثابت شد این دروغ بزرگ دولت بوش به مردم بوده است و از سوی دیگر مردم بی گناه در عراق را به خاک و خون کشیدند.

در دوره اوباما در 8 سال گذشته نیز سعی شد دامنه این دروغ ها و مردم فریبی ها در پشت الفاظ و واژه پردازی های، «استراتژی های ترکیبی»، «قدرت هوشمند»، «تحریم هوشمند»، «تحریم فراگیر»، «تغییر مناسبات» و... پنهان شود اما آیا این داعیه دروغین حمایت از ملت ها که در تمامی سده های گذشته ابزاری برای جنایات و تجاوزات و توطئه های کوچک و بزرگ آمریکا و چند کشور همسو با او بوده است قابلیت آن را دارد که باز هم جنایات آمریکا را در پوشش های دروغین جای دهد یا سیمای بدون رتوش واشنگتن در دشمنی با مردم برملا شده است؟

اعلام تحریم های نفتی علیه ایران از اول ژوئیه و فشارها بر ضد سوریه در شرایط کنونی بطور مشخص نشان می دهد که آمریکایی ها «مردم» را نشانه رفته اند و خواهان انتقام گیری از ملت هایی هستند که در جبهه مقاومت، جبهه استکبار را آچمز کرده اند.

آمریکایی ها در تحریم نفتی علیه ایران ناشیانه عمل کرده اند و قطع نظر از پیامدهای این اقدام و اینکه آیا اساسا چنین کاری قابلیت اجرایی دارد یا نه، افکارعمومی دنیا فهمید که آمریکا با تحریم های فراگیر که یکی از آنها تحریم نفتی است و تحریم بانک مرکزی و تحریم بیمه کشتی ها و محموله های نفتی و... نیز در ادامه آن است، آشکارا و بدون هرگونه نقابی که تاکنون به چهره داشته، می خواهد از عموم مردم انتقام بگیرد.

ژست آمریکایی ها تاکنون این بود که تحریم ها علیه برخی مقامات یا نهادها است ولی اکنون برخلاف مقررات و قوانین بین المللی دارایی ها و سرمایه مردم را نشانه رفته است.
از همان شش ماه پیش که روی تحریم نفتی و تحریم بانک مرکزی ایران بصورت پررنگ و برجسته در رسانه های غربی مانور داده می شد برخی از این رسانه ها زبان به گلایه گشودند تا از گاف راهبردی واشنگتن جلوگیری کنند.

به عنوان نمونه چندی پیش و با بالا گرفتن موضوع تحریم ها علیه ایران، یک روزنامه هلندی در مقاله ای با عنوان « در موضوع تحریم علیه ایران نباید زیاده روی کرد» می نویسد: «کشورهای غربی در حالی خرید نفت از ایران را تحریم کرده اند و تحریم های سنگین دیگری را با هدف مجازات این کشور تصویب کرده اند که کشورهای دیگری در منطقه بدون هیچ مجازاتی تسلیحات هسته ای دارند... در تحریم های اخیر مردم ایران هدف قرار می گیرند و ...»

از سوی دیگر، دخالت های آشکار آمریکا در سوریه از ارسال سلاح به این کشور تا دمیدن در شعله ناامنی ها و آشوب ها در شهرهای مرزی سوریه نشان می دهد آمریکا، مردم سوریه را که با الهام از جمهوری اسلامی در جبهه مقاومت ایستادگی می کنند نشانه رفته است هیلاری کلینتون وزیرخارجه آمریکا 3 روز پیش -30 ژوئن/10تیر- بطور رسمی اعلام می کند که بشاراسد باید قدرت را ترک کند. خب، آیا این چیزی جز دیکتاتوری مدرن از سوی آمریکایی ها است که به خود اجازه می دهند نماینده یک ملت را آنهم به بهانه حمایت از ملت خود به رفتن از صحنه سیاست تهدید کنند؟

بنابراین اگر آمریکایی ها با جنگ و لشکرکشی به افغانستان و عراق در سال 2001 و 2003 و بعد حمایت از رژیم صهیونیستی در جنگ های سال 2006 و 2008 در لبنان و غزه، دچار یک اشتباه راهبردی شدند و از چهره واقعی دموکراسی آمریکایی و صهیونیستی که مفهوم آن، کشتار و خونریزی کودکان و زنان و غیرنظامیان است پرده برداشتند اکنون اقدام آنها در تحریم نفتی ایران و تشدید فشارها بر ضد سوریه، ساحتی دیگر از سیاست های ضد مردمی و خوی کابویی آنها را نشان داد.

آمریکایی ها باید بدانند سیاست مردم فریبی و پمپاژ دروغ در پهنه مسائل سیاسی دیگر جواب نمی دهد و امروز با تحولات منطقه در بستر بیداری اسلامی عرصه بر کابوها تنگ شده است.

هرچند اوباما از همان آغاز ریاست جمهوری اش بر قدرت هوشمند تکیه کرد و مزورانه از گشایش روابط حسنه با جهان اسلام سخن گفت ولی امروز این ملت های مسلمان هستند که می پرسند چرا رگه ای از دموکراسی و حقوق بشر را آمریکایی ها در بحرین دنبال نمی کنند. چرا آمریکا از حسنی مبارک که با صهیونیست ها ائتلاف کرده بود تا مردم غزه را به خاک و خون بکشاند برای ماندن در قدرت دفاع می کند اما بشار اسد که عقبه حمایت مردمی دارد باید از قدرت کنار برود؟! و چرا از سوی دیگر قشون کشی عربستان به بحرین و سرکوب مردم مظلوم این کشور از منظر آمریکایی ها مباح است و ده ها سؤال و چرای دیگر...

بدون شک به تعبیر فارین پالیسی، هسته ای شدن ایران بهانه است و علت اصلی این است که مردم ایران به آمریکا «نه» بزرگی گفته اند.

بنابراین آمریکایی ها در پروژه نارضایتی های اقتصادی و معیشتی بر ضد مردم ایران با اهرم تحریم های جدید ناکام خواهند ماند چون مردم ایران در پیشقراول ملت های مسلمان و بیش از همه هوشیارانه فهمیده اند که سیاست ثابت آمریکا، مردم فریبی- حتی علیه مردم خودشان- است و آنچه آمریکایی ها را به خشم آورده است الگو شدن انقلاب اسلامی و بصیرت ملت ایران برای ملت های مسلمان است.

و بالاخره در پایان این یادداشت باید به سخنان رهبر بصیر انقلاب اسلامی در روز نخست سال گذشته اشاره داشت که قبل از شرایط کنونی و پیش از آن که آمریکا و متحدانش بخواهند از دیگر ملت هایی که از ایران الگو گرفته اند انتقام بگیرند با اشاره به سخنان آن ایام رئیس جمهور آمریکا در خصوص حمایت از ملت ایران خاطرنشان کردند: «ما نمی دانیم که آیا رئیس جمهور کنونی آمریکا می فهمد که چه می گوید یا اینکه غافل و گیج است... ادعاهای آمریکایی ها مبنی بر حمایت از ملت ها همواره دروغ است و آنها نه تنها به ملت های منطقه رحم نمی کنند بلکه در قبال ملت خود هم ترحمی ندارند زیرا رئیس جمهور فعلی آمریکا در بحرانی ترین شرایط اقتصادی این کشور، هزارها میلیارد دلار از پول آمریکا را به کیسه کمپانی های اسلحه سازی و نفتی می ریزد.»

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد