سیدصادق روحانی: تحولات سوریه و خاورمیانه مرکز توجه سیاستمداران رسانه و افکار عمومی جهانی است. بسیاری بر این باورند آنچه که در سوریه اتفاق میافتد نمونه مینیاتوری یک جنگ جهانی است که در آن کنشگران بین المللی جبهه بندی کرده و اهداف خود را پی میگیرند. بسیاری از قدرتهای منطقهای و جهانی لحظه به لحظه وقایع آن را رصد میکنند و بسیاری از آنها مستقیم یا غیر مستقیم در این وقایع دخالت میکنند.
چند هزار کیلومتر آن طرفتر و در جایی که آسیای مرکزی خوانده میشود اما درگیریهایی در سکوت رسانهای در حال جریان است و طبق آنچه که دکتر محمدحسن شیخ الاسلامی عضو هیات علمی دانشکده وزارت امورخارجه میگوید بی ارتباط با وقایع سوریه نیست. چند روزی است که درگیریهایی بین نیروهای شبه نظامی در ایالت خودمختار بدخشان در تاجیکستان با نیروهای دولتی در جریان است. این موضوع به بسته شدن مرز تاجیکستان و افغانستان نیز انجامیده است ( البته خودروهای ناتو اجازه عبور از مرز را دارند). درگیریها به دنبال قتل یک افسر امنیتی دولت در ایالت بدخشان آغاز شد. اگرچه برخی عامل این درگیریها را مسایل مذهبی و قومیتی میدانند اما دکتر شیخ الاسلامی در گفت وگو با خبرآنلاین تصریح کرد که این عوامل تنها میتوانند درگیریها را تشدید کنند ولی عامل اصلی "بازی بزرگ در منطقه آسیای مرکزی" است. در ادامه مشروح این گفت وگو را می آید:
چه اتفاقی در تاجیکستان درحال وقوع است؟
تاجیکستان کشوری است با تقسیمات کشوری خاص که خود انعکاسی است از قومیتها و طوایف موجود در این کشور. این کشور به ولایات، ناحیه ها و چندین "جماعت" تقسیم میشود. در حال حاضر تاجیکستان به ایالتهای سغد، ختلان، ایالت مرکزی جمهوری و ولایت خودمختار بدخشان تقسیم میشود که هرکدام از آنها چندین ناحیه دارند و در هر ناحیه هم چندین جماعت وجود دارد. در مجموع تاجیکستان در حدود 406 جماعت دارد و این تعداد جماعت نشاندهنده تنوع طوایف موجود در این کشور است. بدخشان به عنوان تنها ناحیه خودمختار کشور تاجیکستان خود به چند ناحیه از جمله ناحیه درواز، ناحیه وَنج ، ناحیه روشان، ناحیه شُغنان ، ناحیه راشتقلعه، ناحیه اِشکاشِم و ناحیه مُرغاب تقسیم میشود. اوضاع در تاجیکستان از روز 31 تیرماه سال جاری و به دنبال قتل عبدالله نظراف رئیس کمیته امنیت استان خودمختار بدخشان در یک میخانه در خاروغ مرکز ولایت بدخشان متشنج شد. به دنبال قتل این فرد که توسط ضربات چاقو صورت گرفت دولت تاجیکستان یکی از فرماندهان مخالف امامعلی رحمان رییس جمهوری این کشور طی جنگهای داخلی سالهای 1992 تا 1997 به نام طالب ایامبکوف و نیروهای تحت فرماندهی وی را مسئول دانست. این فرد تا زمان شروع درگیری ها فرمانده گروه مرزبانی ناحیه اشکاشم و جزء اسلامگرایان سابق شمرده می شد. به این ترتیب دولت تاجیکستان به منطقه کوهستانی بدخشان حمله کرد و درگیریهایی به وجود آمد که چندین کشته و زخمی برجای گذاشت. البته ما اطلاعات دقیقی از تعداد کشته ها و زخمی ها و اصولا آنچه در منطقه درگیریها در جریان است نداریم چراکه منطقه بدخشان ناحیهای کوهستانی و صعب العبور است و از سوی دیگر دولت تاجیکستان تمام تلاش خود را برای سانسور خبری در این منطقه انجام داده است. اما دولت کشته های دوطرف را بیش از 40 نفر و جنگجویان تعداد کشته های نیروهای دولتی را 200 تن اعلام کرده اند.
شما تعبیر اسلامگرای سابق را برای طالب ایامبکوف به کار بردید. از سوی دیگر این تشنج در منطقه بدخشان به افغانستان نیز سرایت کرده است و باعث بسته شدن مرز و حتی سفر برخی مقامات افغان به تاجیکستان شده است. برخی معتقدند این تشنجات صبغه سلفی و مذهبی دارد. تا چه حد میتوان مسئله تاجیکستان را با فاکتورهای مذهبی تحلیل کرد؟

اصولا درگیریهایی که در تاجیکستان روی میدهد همواره هم بعد قومیتی پیدا میکند و هم بعد مذهبی. مستحضرید که 79.9٪ مردم این کشور تاجیک هستند که به فارسی تاجیکی سخن میگویند، 15.3٪ ازبک، 1.1٪ روس، 1.1٪ قرقیز، 0.3٪ ترکمن و 0.3٪ تاتار هستند. اقلیتهای کوچک غیربومی نیز از قبیل اوکراینی، چینی، کرهای و غیره نیز در تاجیکستان وجود دارند که 2٪ مابقی از جمعیت این کشور را تشکیل میدهند. دین بیش از 90٪ مردم اسلام است که 95٪ آنها سنی حنفی هستند، اقلیت 5٪ شیعه که غالبا شیعه اسماعیلی و کمتر از 1٪ آن شیعه دوازده امامی است بیشتر در بدخشان زندگی میکنند. طریقت نقشبندیه تصوف نیز در تاجیکستان وجود دارد. به این ترتیب یکی از پرجمعیتترین جوامع شیعی اسماعیلی دنیا در منطقه بدخشان زندگی میکنند. اینها از " آغاخان" چهارم به عنوان "مولانا حاضر امام" به معنای امام حی و زنده نام میبرند و از او تبعیت میکنند . من انکار نمیکنم که ممکن است تعارضات مذهبی به این تنشها در منطقه دامن بزند اما این مسئله از نظر من متغیر تعیین کننده در تنشهای فعلی در تاجیکستان نیست اگرچه ممکن است بتدریج گروههای قومی یا پیروان مذاهب خاص جذب هر یک از دو طرف درگیر شوند.
متغیر اصلی در تاجیکستان چیست؟
متغیر اصلی در این تحولات موضوع " بازی بزرگ در منطقه آسیای مرکزی" است. به ویژه بعد از تحولات سوریه یکی از دغدغههای اصلی روسها کشیده شدن دامنه تاثیرات و تحولات بهار عربی به منطقه آسیای مرکزی است که به صورت طبیعی و تاریخی حوزه نفوذ و حیات خلوت روسیه محسوب میشود. از سوی دیگر بعد از تحولات سوریه یکی از حربههایی که همواره آمریکاییها با آن روس ها را تهدید کردهاند همین موضوع است. یعنی امکان این موضوع که در منطقهای که حیات خلوت روسهاست اتفاقی نظیر آنچه که در کشورهای عربی عموما و در سوریه خصوصا، اتفاق افتاده تکرار بشود. برداشت من این است که این اتفاقات بیش از آنکه درگیری مذهبی باشد می تواند نوعی ضرب شصت نشان دادن و خط و نشان کشیدن آمریکا به روسیه باشد. البته عناصر ملی و داخلی قطعا در وقوع و گسترش این بحران موثر هستند. به عنوان مثال اینکه بدخشان تنها ولایت خودمختار در تاجیکستان است و همیشه در مقابل حاکمیت دولت مرکزی مقاومت کرده است و اجازه کمترین نفوذ را به تشکیلات مرکزی داده است باعث شده که دولت مرکزی همواره نگران برآمدن مطالبات جدایی طلبانه مردم این منطقه باشد به ویژه که ولایت بدخشان تاجیکستان نیمی از منطقه بدخشان است؛ نیمه دیگر این منطقه شمالی ترین ولایت کشور افغانستان را تشکیل می دهد و طبعا مردم دو سوی مرز احساس یگانگی و همبستگی دارند. به همین دلیل موضوع انتقال مواد مخدر از افغانستان به تاجیکستان از همین ناحیه هم یک موضوع جدی است. دولت مرکزی همین آقای ایام بکوف را به قاچاق مواد مخدر، سلاح و سنگهای قیمتی به داخل تاجیکستان متهم کرده است. همه این عوامل داخلی هم مطرح هستند اما اصل موضوع این است که آمریکاییها بدشان نمیآید داخل منطقه نفوذ روسها درگیریهایی ایجاد بشود و روسیه در حیات خلوت خودش درگیر شود.
یک نکته دیگری که من مایل هستم به آن اشاره کنم این است که روسها از سال 2004 در تاجیکستان یک پایگاه نظامی دارند. چندین هزار سرباز روسی در این پایگاه مستقر هستند. یک پایگاه کنترل فضایی هم که پیش از این متعلق به شوروی سابق بود در تاجیکستان مستقر است. بر اساس موافقتنامهای که بین روسیه و تاجیکستان منعقد شده است حضور روسها در تاجیکستان تا پایان سال 2012 تعریف شده بود. علائمی از سوی دولت تاجیکستان دیده شد مبنی بر اینکه تمایل ندارد که قرارداد خود را با روسیه تمدید کند. بنابر این روسها از این موضوع که ممکن است مجبور شوند تا پایان سال 2012 تاجیکستان را ترک کنند ناراحت هستند. پیش از این هم مقامات روس اعلام کردند که تمایل دارند در تاجیکستان باقی بمانند. من احساس میکنم که درگیریهای داخلی تاجیکستان به یک نوعی دولت این کشور را متقاعد میکند تا حضور نظامیان روسی در این منطقه را تمدید کنند.
یعنی شما دو تحلیل ارائه میدهید؟ یکی بحث دخالت آمریکاییها و دیگری دخالت روسها؟
خیر؛ منظور من این است که در شرایط خاص، ممکن است متغیرهای داخلی یک کشور همسو با خواست قدرتهای بزرگ و فرامنطقهای باشد و قدرتهای فرامنطقه از این متغیرها جهت خواستهای خود بهره برداری کنند در صورتی که ممکن است در شرایط عادی این بهره برداری را نکنند. یعنی من معتقد هستم اگرچه این تشنجها لزوما کار خود آمریکاییها نیست اما حتما آنها از این تشنجها استقبال میکنند. روسها هم از آنچه که تا کنون در تاجیکستان اتفاق افتاده استفاده خواهند کرد اگرچه بسط و گسترش این تشنج یقینا به نفع آنها نیست. برای روسها کافی است تا به دولت مرکزی نشان بدهند که حضور آنها در تاجیکستان ضروری است به ویژه اینکه نیروهای ناتو هم قرار است به زودی از افغانستان خارج شوند. البته باید بگویم که چینیها هم در این موضوع وارد شدند و از اقدامات دولت مرکزی تاجیکستان حمایت کردهاند. دولت چین خواهان کنترل شورشیان (واژهای است که دولت چین برای نامیدن جنگجویان استفاده کردهاست) شده است و اقدامات دولت تاجیکستان را به طور کامل مورد حمایت قرار داده است. مستحضر هستید که چینی ها هم حدود 400 کیلومتر مرز مشترک با تاجیکستان دارند و تشنج در مرزهای خود را به ویژه در منطقه ملتهب آسیای مرکزی به هیچ وجه نمی خواهند. به این ترتیب دو کشور روسیه و چین خواهان تشنج بیشتر در تاجیکستان نیستند. با همین استدلال جمهوری اسلامی ایران هم ضمن در نظر گرفتن تمامی ملاحظات مربوط به مردم مسلمانی که در منطقه بدخشان هستند نا آرامی در تاجیکستان را به نفع مردم منطقه و در راستای منافع ملی مردم تاجیکستان نمیداند. ما معتقدیم که این اتفاقات در منطقه تاجیکستان میتواند به سرعت به کشورهای همسایه تاجیکستان تسری پیدا بکند.
موضع ایران در قبال اتفاقات تاجیکستان چه باید باشد؟
تاجیکستان یکی از قلمروهای اصلی در حوزه ایران فرهنگی است و روابط دوستانه ای با جمهوری اسلامی ایران دارد. در واقع کشور ما در جریان جنگهای داخلی تاجیکستان در سالهای پس از استقلال تاجیکستان نقش بسیار مثبتی ایفا و به صلح و ثبات و استقرار امنیت در این کشور کمکهای فراوانی کرده است و پس از آن هم پروژه های صنعتی و عمرانی متعددی را در کشور تاجیکستان داشته ایم. معتقدم علیرغم تمامی انتقاداتی که به سیاستهای محدود کننده دولت فعلی تاجیکستان در حوزه مردمسالاری و آزادیهای مدنی و به ویژه مذهبی وارد است بروز تنش در منطقه آسیای مرکزی با توجه به اوضاع پیچیده موجود در این منطقه به مصلحت مردم و کشورهای منطقه نیست. ما باید ضمن تاکید بر حقوق انسانی مردم تاجیکستان به ویژه حقوق بشردوستانه مسلمانان این کشور اعم از شیعه و سنی در جریان درگیریها، هر اقدامی را که برای امنیت و ثبات این کشور لازم است مدنظر قرار دهیم.