«تعهد غیرمتعهدها»عنوان یادداشت روز روزنامه کیهان به قلم حسام الدین برومند است که در آن میخوانید؛اجلاس 6 روزه تهران در 3 سطح کارشناسان ارشد، وزرای خارجه و سران کشورهای عضو عدم تعهد پیام ها و پیامدهای پرشماری را رقم زده و خواهد زد. از همین روی است که فردای پس از اجلاس تهران را باید چشم اندازی راهبردی ارزیابی کرد که حاوی یک نظم جدید بین المللی است. نظمی که به تعبیر راهگشای رهبر بصیر انقلاب پایانی بر هندسه غلط بین المللی است تا اتاق فرمان جهان از چنبره و سیطره دیکتاتوری غربی رهایی یابد.
بنابراین آنچه که در فردای پس از اجلاس تهران باید نصب العین اعضای جنبش غیرمتعهد شود حرکت در یک پیچ تاریخی حساس و سرنوشت ساز برای گذار از نظام تک قطبی و دیکتاتوری غربی به سوی یک نظم و نظام نوینی است که؛ «در آن قطبهای سنتی قدرت جای خود را به مجموعه ای از کشورها و فرهنگ ها و تمدن های متنوع و با خاستگاه های گوناگون اقتصادی و اجتماعی و سیاسی می دهد» تا در پهنه گیتی، «مدیریت عادلانه» تحقق و عینیت بیابد.
از این روی در یک گزاره کاربردی باید گفت؛ سرمایه استراتژیک برای عبور از پیچ تاریخی و رسیدن به مدیریت عادلانه گیتی در گرو «تعهد غیرمتعهدها» است.
گام اول این تعهد در اجلاس تهران و با محوریت جمهوری اسلامی ایران و اجماع سران دو سوم کشورهای جهان در جهت تغییر سیاسی و اقتصادی نظام فعلی بین الملل برداشته شد و آن «نه بزرگ» به رژیم صهیونیستی بود و بطور مشخص در این باره گفتنی هایی هست؛
1- صهیونیست ها در یک برنامه ریزی از پیش طراحی شده از چند ماه مانده به اجلاس غیرمتعهدها در تهران در یک جنگ زرگری با آمریکایی ها بر طبل حمله به ایران کوبیدند. هر بار که نتانیاهو به اصطلاح ژست جنگ با ایران می گرفت یکی از مقامات آمریکایی به صحنه می آمد و از تلاش واشنگتن برای منصرف کردن تل آویو خبر می داد!
هر چند به قول ایندیپندنت بلوف اسرائیل برای حمله به ایران «بلوف قرن» است ولی لفاظی ها و هیاهوهای صهیونیست ها در حمله به ایران چیزی جز یک جنگ رسانه ای و به اصطلاح عملیات روانی برای تحت الشعاع قرار دادن اجلاس غیرمتعهدها در تهران نبود.
مقامات تل آویو تمام تلاش و پتانسیل خود را بکار بستند تا به هر قیمتی که شده اجلاس تهران کمرنگ و بدون رونق برگزار شود و افزون بر شلتاق کاری و هیاهو در بلوف حمله به ایران، از تهدید و تطمیع مقامات بین المللی و سران کشورهای عضو جنبش عدم تعهد برای حضور نیافتن در اجلاس تهران دریغ نکردند.
اکنون با پایان یافتن موفقیت آمیز اجلاس غیرمتعهدها در تهران وضعیت کاملاً نمایان است.
2- علی رغم تهدید مستقیم بان کی مون دبیر کل سازمان ملل و برخی دیگر برای عدم شرکت در اجلاس تهران از سوی مقامات ارشد صهیونیستی، آنها به تهران آمدند و در اجلاس بزرگ غیرمتعهدها حضور یافتند. حضور آنها و بخصوص بان کی مون آنقدر معنادار بود که حتی رسانه های صهیونیستی نتوانستند آن را پنهان نمایند و از جمله جروزالم پست با لحنی حسرت بار می نویسد؛ «اگر حداقل بعضی از کشورها در کنفرانس غیرمتعهدها شرکت نمی کردند و دبیر کل سازمان هم این اجلاس را تحریم می کرد و می گفت؛ «در این زمان جای من در ا یران نیست»، آنگاه اسرائیل می توانست نتیجه بگیرد که ایران منزوی شده است اما امروز؟ امروز بعد از اینکه پادشاهان، رهبران و شخصیت های مهم کشورهای مختلف به سمت ایران حرکت کرده اند؛ دیگر استدلال های اسرائیل علیه ایران رنگی نخواهد داشت.»
آنچه اسرائیلی ها را به شدت خشمگین کرده این است که سخنان رهبر ایران در افتتاحیه اجلاس تهران پیرامون اسرائیل مورد تأکید 120 کشور جهان بوده تا جایی که همین جروزالم پست در این باره می نویسد؛ «سکوت جهان در برابر چنین رفتاری برای اسرائیل دلسرد کننده است چرا که در اجلاس تهران هیچ کس در اعتراض به سخنان رهبر ایران بیرون نرفت، هیچ کس صحبت ها را قطع نکرد، هیچ کس اعتراضی نکرد و حضور و مواضع 120 کشور دنیا در تهران، ایران را شجاع تر از گذشته می کند.»
3- از سوی دیگر؛ واکنش مقامات کودک کش تل آویو به اجلاس تهران قابل تأمل ویژه است.
لیبرمن وزیر خارجه این رژیم آنچنان عصبانی است که عجزآلود می گوید؛ «محمود عباس از تهران برگردد ترورش می کنیم.»
و منشأ این عصبانیت هنگامی از پرده بیرون می افتد که پس از ناسزاگویی به شرکت کنندگان در اجلاس تصریح می کند که دنیا برای اسرائیل ارزشی قائل نیست و برای جامعه جهانی موجودیت اسرائیل اهمیتی ندارد.
همچنانکه نتانیاهو نیز از سر ضعف فزاینده و فقد تحلیل شرایط بی محابا 120کشور دنیا را متهم می کند به اینکه هیچ چیزی نیاموخته اند و شرکت آنها را در اجلاس تهران «لکه ننگی برای بشریت»! قلمداد کرده و در مقام به اصطلاح انتقام گیری می گوید؛ «حقایق در مورد ایران را در اجلاس سالیانه نیویورک خواهم گفت.»!
4- مشکل وخامت بار و لاینحل صهیونیست ها این است که اکنون پس از شوک سهمگین بیداری اسلامی که حیات رژیم صهیونیستی را به مخاطره انداخته با یک شوک بزرگ دیگر روبرو شده اند و آن به چالش کشیدن اسرائیل از سوی کشورهایی است که پیش از این متحد استراتژیک رژیم صهیونیستی محسوب می شدند.
در اجلاس تهران این موضوع در مواضع محمد مرسی رئیس جمهور مصر نمود آشکاری داشت.
مرسی با حمایت قاطع از فلسطین به سیاست های رژیم صهیونیستی اعتراض کرد و بطور مشخص نسبت به نپیوستن اسرائیل به معاهده ان پی تی واکنش نشان داد.
برای همین است که پایگاه صهیونیستی دبکا- نزدیک به موساد- اذعان می کند که مرسی در تهران اسرائیل را به چالش کشید و از حقوق فلسطینیان دفاع کرد.
نکته ای که دبکا نتوانسته از آن بگذرد این است که مرسی مواضع مشابهی با رهبر ایران داشته و می نویسد؛ حمایت از فلسطین و خاورمیانه عاری از سلاح هسته ای دو موضوعی است که رئیس جمهور مصر نیز مانند رهبر ایران بر آن تأکید داشته است.
به عبارت روشن تر؛ صهیونیست ها دریافته اند که اکنون فقط ایران نیست که سیاست های تجاوزکارانه اسرائیل را به چالش می کشد بلکه این الگو در حال تعمیم است و کسانی مثل مرسی جایگزین حسنی مبارک شده اند که در اجلاس قبلی غیرمتعهدها- شرم الشیخ- متحد صهیونیست ها بود و اکنون در حبس به سر می برد.
5- هر چند مارش عزا برای صهیونیست ها مدتهاست که به صدا درآمده ولی در شرایط کنونی که موج بیداری اسلامی و اجلاس تهران رژیم صهیونیستی را به گوشه رینگ برده آنچه این وضعیت را تشدید نموده و هرگونه روزنه امیدی را برای مقامات تل آویو مسدود کرده است گزارش مبسوط دستگاه های اطلاعاتی آمریکا پیرامون اسرائیل است.
منافع درهم تنیده وگره خورده واشنگتن و تل آویو همواره باعث شده تا آمریکایی ها در سخت ترین شرایط به کمک صهیونیست ها بیایند ولی گزارش 82 صفحه ای جامعه اطلاعاتی آمریکا تحت عنوان «آماده شدن جهان برای خاورمیانه پس از اسرائیل» نشان می دهد صهیونیست ها در لبه پرتگاه قرار گرفته اند.
در این گزارش صریحاً تأکید شده که اسرائیل بزرگ ترین خطر برای منافع ملی آمریکاست.
این گزارش هشدار می دهد با افزایش قدرت کشورهای اسلامی در منطقه پس از انقلاب های عربی- بخوانید بیداری اسلامی- و همچنین قدرت گرفتن ایران و کاهش نفوذ آمریکا، واشنگتن دیگر نمی تواند از اسرائیل دفاع کند و هیچ توجیهی برای واشنگتن وجود ندارد چرا که آمریکا باید به دنبال عادی سازی روابط با 57 کشور اسلامی باشد. جالب اینجاست که دستگاه های اطلاعاتی آمریکا در این گزارش اذعان می کنند که دولت آمریکا نه پول آن را دارد که از اسرائیل حمایت مالی کند و نه افکار عمومی از چنین کاری حمایت می کنند.
6- و بالاخره باید گفت علی رغم سر و صداها و هیاهوهای اسرائیل علیه جمهوری اسلامی طی ماه های گذشته و تهدید به حمله نظامی و حتی تعیین زمان برای این حمله، آنچه اکنون محرز است شلیک نرم تهران به تل آویو در پی اجلاس غیرمتعهدها در ایران است که حیات این رژیم جعلی را به شماره انداخته است.
دقت شلیک نرم اما کاری تهران این است که اکنون تعهد غیرمتعهدها بسوی خاورمیانه پس از اسرائیل از پرده برون افتاده و توجه همگان به جنایات و تجاوزات اسرائیل معطوف شده تا این غده سرطانی ریشه کن شود.