*زمان*

محمود عباسی

*زمان*

محمود عباسی

اندیشه نفرت انگیز

اندیشه نفرت انگیز»عنوان سرمقاله روزنامه رسالت به قلم محمد کاظم انبارلویی است که در آن می‌خوانید؛ ولتر فیلسوف قرن هجدهم فرانسه سخن ابلهانه‌ای دارد که معمولا طرفداران" آزادی بیان" برای تقدس این مفهوم آن را تکرار می‌کنند.

او می‌گوید؛" من با این سخنی که تو می‌گویی، مخالفم، ولی حاضرم به‌ خاطر اینکه تو این سخن را آزادانه بیان کنی، جانم را فدا کنم."

علامه جعفری در نقد این گفته، سخن معقول و فیلسوفانه‌ای دارد که انحراف سیر اندیشه درعصر روشنگری در غرب را به‌خوبی نشان می‌‌دهد.

 او می‌گوید:" من نمی‌دانم ولتر چقدر برای جان خود ارزش قائل است و باز نمی‌دانم اگر علت مخالفت او با سخن آن شخص، پایمال شدن حقوق انسان‌ها باشد که حق آزادی بیان نیز یکی از آنهاست آیا باز ولتر حاضر بود جان خود را از دست بدهد تا آن کوه آتشفشان ، مواد گداخته خود را بر مزرعه روان‌ها و مغزهای بشر سرازیر کند و آنها را تباه سازد".

 پوسیدگی و فساد این سخن، اظهر من الشمس است. لیبرالها با تمسک به آن، تز" هیچ چیز مقدس نیست" را جعل کرده‌اند. اینکه لیبرالیسم در هزاره سوم در خصوص  تولید اندیشه،  عقیم است  و اندیشه‌های قرن 17 و 18 را نشخوار می‌کند و حاضر نیست حتی آن را باز تولید کند نشانه افول و درماندگی آنهاست. وزیر خارجه آمریکا در توجیه و دفاع از اهانت به پیامبر اعظم اسلام(ص) با تمسک به همین حرف ولتر می‌گوید:" این فیلم نفرت انگیز و قابل سرزنش است، اما آمریکا هرگز شهروندانش را از ابراز دیدگاههایشان ( بخوانید آزادی بیان مطلق) هر چقدر هم نفرت‌انگیز وناخوشایند باشد باز نمی‌دارد."

مفهوم این سخن آن است که آزادی بیان را تا مرز طرح اندیشه‌های نفرت انگیز باید پاس داشت. عقلانیت معطوف به وحی این سخن را بر نمی‌تابد. اما عقلانیت معطوف به سکولاریسم ولیبرالیسم در تقدیس این سخن کوتاه نمی‌آید.

 غربی‌ها معتقدند هیچ چیز مقدس نیست. اما از آنها سئوال می‌کنیم همین سخن که گفتی، آیا مقدس است یا نیست؟ می‌گویند مقدس است. آنها از واژه تقدس مفاهیمی را مراد می‌کنند که با عقلانیت حتی از نوع  لیبرالی آن  نمی‌خواند.

خانم کلینتون می‌گوید؛ آمریکا هرگز شهروندانش را از ابراز کردن دیدگاه‌هایشان باز نمی‌دارد. اما اگر کسی بخواهد راجع به ادعای صهیونیست‌ها مبنی بر
قتل عام چند هزار یهودی در خلال جنگ جهانی دوم حرف بزند یا تحقیق کند همین خانم کلینتون فریاد بر می‌آورد که شما چنین حقی ندارید و حتی کسانی که وارد وادی تحقیق یا ابراز دیدگاه شوند به شلاق و محرومیت اجتماعی محکوم خواهند شد. صاحبان نظام‌های غربی درمورد شناعت و پلیدی و زشتی همجنس‌گرایی که حرمت آن در تمام ادیان الهی آمده، اگر کسی بخواهد ابراز عقیده کند با او برخورد می‌کنند و جلوی ابراز عقیده او را می‌گیرند. اینجا دیگر سخن"ولتر" پشیزی ارزش ندارد. اگر کسی بخواهد عریان در مرعی ومنظر مردم ظاهر شود آزاد است اما اگر بخواهد نوع پوشش خود را آن‌چنان که در آموزه‌های پیامبران آمده انتخاب کند با او برخورد می‌کنند و از حقوق اجتماعی وحتی تحصیل علم محرومش می‌سازند.

 دولت های غربی این تناقض در قول وعمل را هنوز نتوانسته‌اند پاسخی برایش پیدا کنند لذا هزینه‌های آن را مجبورند بپردازند. خانم کلینتون با آنکه تصریح دارد فیلم ساخته شده نفرت انگیز است اما به‌راحتی می‌پذیرد که سفیر کشورش به همراه چند شهروند آمریکا در لیبی هزینه این نفرت را بپردازند.

 او با آنکه تصریح می‌کند فیلم ساخته شده قابل سرزنش است اما به‌راحتی می‌پذیرد سفارتخانه‌های آمریکا در سرتاسر جهان آماج نفرت و سرزنش میلیون‌ها انسان آزاده قرار گیرد. نظامی که آمریکا در جهان پاسدار آن است نگاهبان اندیشه‌های نفرت انگیز  است و خانم کلینتون بدون پرده پوشی خود را مامور به پاسداری از آن می‌داند! چرا؟

این درست همان نقطه سقوط است. فروپاشی غرب را در این نقطه باید جستجو کرد. وقتی فیلسوفان غربی قدرت باز تولید اندیشه لیبرالیسم را ندارند و همان اندیشه‌های منحط قرن 18 را می‌خواهند تکرار و نشخوار کنند محکوم به فروپاشی هستند.

در همین جاست که ریشه‌های مبارزات ضد سرمایه‌داری شکل می‌گیرد و مسیر خود را برای رهایی انسان غربی پیدا می‌کند.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد