«هفته دفاع مقدس و تهدیدهای امروز»عنوان سرمقاله روزنامه جمهوری اسلامی است که در آن میخوانید؛امسال، هفته دفاع مقدس با سالهای گذشته تفاوت دارد. این تفاوت، از جنس مقاومت است، مقاومت در برابر زورگوئیها و زیاده خواهیهای قدرتهای مستکبری که خود را صاحب اختیار ملتها و جهان پهناور را ملک طلق خود میدانند.
در جنگ تحمیلی 8 ساله، که از نظر ما ایرانیان، دفاع مقدس ملت ایران از تمامیت ارضی کشور خود و حراست از نظام جمهوری اسلامی و دستاوردهای انقلاب بود، هر چند دستهای قدرتهای استکباری که در حمایت از صدام و رژیم بعث عراق فعال بودند کاملاً آشکار بود ولی آنکس که مستقیماً با ما میجنگید صدام و حزب بعث عراق بود. اما اکنون درحالی وارد هفته دفاع مقدس در سی و یکمین سالگرد آغاز جنگ تحمیلی شدهایم که مستقیماً در تحریم آمریکا قرار داریم و تهدید میشویم و رژیم صهیونیستی نیز شیپور جنگ علیه ما را به صدا در آورده است. درست است که این یک تفاوت اساسی است و مقاومت در برابر تحریمها و محاصره اقتصادی و فشارهای سیاسی و تبلیغاتی و جنگ تحمیلی داریم، این مرحله را نیز با موفقیت پشت سر خواهیم گذاشت و اینبار نیز دشمنان را ناکام خواهیم کرد.
اگر هفته دفاع مقدس امسال با سالهای گذشته تفاوت دارد، شرایط و امکانات نظام جمهوری اسلامی هم اکنون با گذشته کاملاً متفاوت است. هنگامی که جنگ بر ما تحمیل شد، ما در بخش نیروهای نظامی از انسجام کافی برخوردار نبودیم، تجهیزات جنگی لازم را نداشتیم، در حکومتداری بیتجربه بودیم، در داخل کشور با گروهکهای تجزیه طلب و ضد انقلاب مواجه بودیم و حتی اختلاف داخلی و رقابتهای جناحی توسط گروههای متمایل به غرب و شرق منجر به ناامنی کشور و انفجارها و ترورهای پیاپی میشد. در چنین وضعیتی، ملت ایران توانست در برابر تهاجم نظامی دشمن بایستد و مسئولان توانستند کشور را اداره کنند و اهداف و آرمانهای نظام اسلامی را به پیش ببرند. تردیدی وجود ندارد که این موفقیتها در درجه اول مرهون رهبری بینظیر امام خمینی بود، ولی نقش مقاومت مردم و تلاش مسئولان در به دست آمدن این موفقیتها قابل انکار نیست.
اکنون آن تجربه ارزشمند در اختیار ما میباشد، ملت ایران نیز آب دیدهتر از هر زمان دیگر در صحنه است و امکانات کنونی کشور به پشتوانهای عظیم برای مقابله با دشمنان تبدیل شده است. علاوه بر اینها، پیشرفتهای کم نظیری که بخشهای مختلف به ویژه بخش صنایع دفاع در سالهای بعد از جنگ داشته، ایران را به یک دژ مستحکم در برابر تهاجم دشمنان تبدیل کرده که بیگانگان را از طمع و هوس تهاجم به این سرزمین مأیوس میکند. این، یک ارزیابی واقعی از شرایط کشور است و تردیدی وجود ندارد که تحلیلهای مأیوس کننده، عاری از واقعیت و متکی بر بدبینی و منفی بافی است.
قصد انکار نارسائیها، تأثیرگذاری تحریمها و پدید آمدن مشکلات را نداریم، نارضایتیهای ناشی از گرانی و سختی معیشت توده مردم هم قابل انکار نیست، اما در کنار این واقعیتهای غیرقابل انکار معتقدیم مردم ایران در برابر بیگانگان با تمام توان ایستادگی خواهند کرد و در وقت لازم، در صفوف فشرده و با استفاده از کلیه امکانات و استعدادهای خود به مصاف دشمن خواهند رفت و هر متجاوزی را پشیمان خواهند کرد. دشمنان ما به همان تحلیلهای منفی دل خوش کردهاند و تصورشان اینست که فشارهای اقتصادی میتواند مردم را از صحنه خارج کند و زمینه را برای تحقق اهداف بیگانگان فراهم سازد. این، تحلیل غلطی است که از عدم شناخت صحیح مردم ایران ناشی میشود و آمریکا و سایر دشمنان ملت ایران این تحلیل غلط را از کسانی دریافت میکنند که خودشان به دلیل اینکه از جنس این ملت نبودند نتوانستند جائی برای خود باز کنند و سرانجام به منفی بافی روی آوردهاند. تکیه بر این قبیل افراد و تحلیلهای آنها تکیه بر خانه عنکبوت است که سستترین خانه هاست.
توجه به این نکته نیز بسیار مهم است که شرط موفقیت در بهرهبرداری از تجربیات، امکانات و پیشرفتهائی که اکنون در اختیار داریم، مدیریت واقع بینانه، همه جانبه نگر و برخوردار از سعه صدر است. چنین مدیریتی است که میتواند تهدیدها را به فرصت تبدیل کند و از امکانات، استعدادها و اندوختههای کشور حداکثر بهرهبرداری را به نفع مصالح عمومی به عمل آورد.
واقع بینی در مدیریت با بلند پروازیهای غیرمعقول ناسازگار است. اینکه کسانی علیرغم ناکارآمدی در کنترل مسأله کوچکی مانند ارز، سخن از حل مشکلات جهانی به میان میآورند، مدیریتشان از نوع مدیریت تخیلی است نه واقع بینانه.
همه جانبه نگری در مدیریت، در نظر گرفتن ضعفها و قوتها، انکار نکردن آنها و برنامه ریزی با هدف برطرف ساختن ضعفها و تقویت نقاط قوت است. متأسفانه مدیران و مسئولان ما مهارت عجیبی در انکار نقاط ضعف و بزرگنمائی نقاط قوت دارند، خصلتی که تناسبی با مدیریت ندارد.
سعه صدر در مدیریت، ایجاب میکند از کلیه نیروهای با تجربه بهرهبرداری شود و تمام استعدادها و ظرفیتها مورد استفاده قرار گیرند. منزوی ساختن نیروهای کارآمد به معنای محروم نمودن کشور از تجربههای مفید است، چیزی که با مصالح عمومی کشور ناسازگار است و متأسفانه امروز به آن مبتلا هستیم.
مدیریت کلان کشور اگر واقع بین، همه جانبه نگر و برخوردار از سعه صدر باشد، قطعاً با چنین مدیریتی زمینه برای وحدت ملی تضمین میشود و آنچه میتواند پیروزی ملت در برابر هر دشمنی را تضمین کند، وحدت است.