«این خطا چرا؟!» عنوان مقاله حسین شریعتمداری در روزنامه کیهان است که در آن میخوانید:
در حالی که آژانس بین المللی انرژی اتمی اعتراف میکند در بازرسیهای همه جانبه و نزدیک به 10 ساله خود از تأسیسات هستهای جمهوری اسلامی ایران هیچ نشانه قابل اعتنایی به دست نیاورده است که حاکی از انحراف فعالیت هستهای صلح آمیز کشورمان به سوی تولید سلاح اتمی -DIVERSION- باشد و به همین علت درتلاش است دست خالی خود از نشانههای فنی و حقوقی را با بهانه جوییهای غیرقانونی و پاس دادن پرونده به بستر سیاسی- ارسال به شورای امنیت سازمان ملل- جبران کند، برادر عزیزمان آقای دکتر فریدون عباسی دوانی، ریاست محترم سازمان انرژی اتمی کشورمان در اظهاراتی غیرمنتظره و تعجب آور بی آن که بدانند - یا خدای نخواسته بخواهند- نیاز مبرم 1+5 و آژانس بین المللی را برای ادامه کینه توزی علیه فعالیت هستهای صلح آمیز کشورمان تامین کرد! آقای فریدون عباسی در مصاحبه با روزنامه سعودی و عرب زبان الحیات- چاپ لندن- که در حاشیه نشست عمومی آژانس بین المللی انرژی اتمی در وین صورت پذیرفته بود ادعا کرد جمهوری اسلامی ایران در «برخی از مواقع اطلاعات نادرستی»! را در اختیار آژانس قرار داده است.
رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان در این مصاحبه گفته است؛ «گاهی اوقات ما اطلاعات غلطی منتقل میکردیم، چون چاره دیگری برای گمراه کردن جاسوسان خارجی نداشتیم.
گاهی خودمان را ضعیف و گاهی نیز قوی تر از آنچه واقعا بودیم جلوه داده ایم»! آقای دکتر عباسی در ادامه میگوید «هفت سال پیش تهران متوجه شد که ماموران اطلاعاتی سازمان جاسوسی بریتانیا- ام. آی6. - اطلاعاتی را در مورد ایرانیهایی که در چارچوب برنامههای هستهای ایران با آژانس همکاری داشتهاند، جمع آوری کردهاند... دانشمندان هستهای ایرانی نیز که بعدها از سوی جاسوسان صهیونیست به قتل رسیدند در میان همین افراد بودند.»
اظهارات آقای دکتر عباسی همانگونه که انتظار میرفت، بلافاصله بعد از انتشار، بازتاب بسیار گستردهای یافت و با استقبال آمیخته به ذوق زدگی فراوان آمریکا، اسرائیل و متحدان اروپایی آنها روبرو شد. چرا که متأسفانه در اظهارات بی اساس رئیس محترم سازمان انرژی اتمی کشورمان، نیاز خود را به صورت یک امتیاز دریافت کرده بودند!
سؤال این است که جناب دکتر عباسی از طرح این ادعا چه انگیزهای داشته و در جغرافیای سخن خویش کدامیک از منافع ملی کشورمان را دنبال میکرده است؟ چرا که بازرسان آژانس در بازرسیهای 10 ساله خود هیچ نشانهای از انحراف در برنامه هستهای صلح آمیز کشورمان به دست نیاوردهاند و دقیقا به همین علت، از یکسو پرونده را به بستر سیاسی کشاندهاند تا نیازی به شواهد فنی و حقوقی نداشته باشند
- اعتراف البرادعی- و از سوی دیگر برای ادامه چالش، این بهانه را پیش کشیدهاند که جمهوری اسلامی ایران در ارائه اطلاعات لازم به آژانس صادق نبوده است! و پاسخ منطقی و حقوقی ما، این بوده و هست که آژانس مطابق اساسنامه بر یافتههای بازرسان خود تکیه دارد، نه اطلاعات ارائه شده از سوی کشور تحت بازرسی و دقیقا به همین علت است که اطلاعات ارائه شده نیز راستی آزمایی- VERIFICATION- میشوند تا صحت و سقم آن معلوم شود و اکنون در حالی که آژانس علاوه بر بازرسیهای پی درپی، اطلاعات ارائه شده از سوی ایران را نیز راستی آزمایی کرده و خلاف قابل اعتنایی در آن ندیده است، آقای دکتر عباسی میفرمایند که در برخی از موارد اطلاعات غلط به آژانس داده ایم! آیا جناب دکتر عباسی از این نکته بدیهی بی خبر بودهاند؟! آیا نمیدانستهاند که به عنوان رئیس سازمان انرژی اتمی کشورمان با اظهارات نسنجیده و البته غیرواقعی خود، نیاز دشمن را به آنان هدیه میکنند؟!
ایشان میگوید ارائه اطلاعات غلط برای گمراه کردن جاسوسان خارجی بوده است! که باید پرسید اولا؛ مگر آژانس بدون بازرسی و راستی آزمایی اطلاعات ارائه شده را میپذیرد؟ و ثانیا؛ جاسوسان خارجی نهایتا در پی آن بودهاند که اطلاعات ارائه شده از سوی ایران را غلط جلوه دهند. این دقیقا و با عرض پوزش همان پی آمد و نتیجهای است که اظهارات جناب عباسی بی آنکه بخواهند در پی داشته است!
وقتی میفرمایند برخی اطلاعات ارائه شده غلط بوده است سخنگوی وزارت خارجه آمریکا نیز به خود حق میدهد بگوید از کجا معلوم اطلاعاتی که اکنون ارائه میشود، نادرست و گمراه کننده نباشد؟!
با توجه به اینگونه خطاهای فاحش، آنهم در پرونده هستهای کشورمان، اولین و ابتدایی ترین گام ضروری آن است که اظهارنظر در این باره تنها برعهده مسئول تیم هسته ای، سخنگوی تیم و یا شخصیتهایی که جایگاه آنان از قبل تعریف شده است، باشد.