«پاشنه آشیل سیاستمدار کهنه کار»عنوان سرمقاله روزنامه ابتکار به قلم سید علی محقق است که در آن میخوانید؛معلوم نیست چند سال باید طول بکشد تا خاطرات «اکبر هاشمی رفسنجانی» از روزهای اول تا سوم مهرماه سال 1391 به بازار بیاید. اما هر زمان که این اتفاق بیفتد، روزنگاریهای هاشمی از ایام اول مهر91 برای بسیاری خواندنی خواهد بود. در این سه روز ایران، شاهد حادثه فراگیر سیاسی یا اقتصادی، اجتماعی مهم و خاصی نبود. اما برای خانواده رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام، رئیس سابق مجلس خبرگان و رئیس جمهور و رئیس مجلس اسبق کشور، روزهایی التهاب آور، بحرانی و متفاوت از همه روزهای 34 سال گذشته بود.
دیروز اما اوج اتفاقات پیش آمده برای خانواده و آقازادههای آیت الله بود. در این روز خاص به جز شخص هاشمی رفسنجانی همه اعضای این خانواده در محدوده اوین حضور داشتند و به طور قطع پدر در منزل کمی تا قسمتی خونسرد وقایع را از دور دنبال میکرد و احتمالا سراغ قلم و دفتر خاطره نویسی اش را هم گرفت.
«مهدی هاشمی» شب قبل و پس از سه سال پرماجرا، از سفر لندن به تهران بازگشت. او پس از دیدار شبانه با پدر، در اولین ساعات اداری صبح، برگ احضاریه به دست راهی دادسرای امنیتی شد. خواهرش فائزه هم از دو روز پیش در زندان اوین و در یک قدمی همین دادسرا حکم شش ماه حبس خود را از دو روز پیش آغاز کرده بود. این محاکمه و آن حبس کافی بود تا دو پسر و یک دختر دیگر آیت الله به اتفاق مادر خود همه دیروز را در حوالی اوین به سر ببرند. گروهی در تدارک ملاقات با فائزه بودند و گروهی دیگر، سند ملک به دست، تعیین تکلیف برادر از فرنگ بازگشته خود را انتظارمی کشیدند. اما سندهای آماده شده برای کفالت به کار نیامد و مهدی به تشخیص بازپرس پرونده و به سیاق همه پروندهها و اتهامهای مشابه با قراربازداشت موقت راهی اوین شد تا فرزندان متفاوت و جنجالی آقای سیاستمدار پس از سه سال دوری، همسایه شوند.
برخی همزمان شدن حبس و بازداشت مهدی و فائزه را به آقازادگی این دو و اختلافات سیاسی موجود در کشور نسبت میدهند. از این رو در روزهای گذشته شائبه عمدی بون اجرای حکم خواهر در آستانه بازگشت برادر در اذهان تداعی شده است. با این حال سیر دو روزه مراحل قضایی انجام شده در خصوص اتهامات مهدی هاشمی نشان گر این است که برای قوه قضائیه و دادستانی کشور پرونده پسر و دختر هاشمی رفسنجانی با باقی پروندههای این چنینی فرقی نمیکند و به این پرونده همچون همه پروندههای قضایی دیگر نگاه میشود. اگر از همزمان شدن اجرای حکم فائزه با بازگشت مهدی بگذریم، - که آن هم از اختیارات قاضی اجرای حکم بوده است- همه روند دادرسی و بررسیهای صورت گرفته در قبال مهدی هاشمی؛ از لحظه به زمین نشستن پرواز شماره EK977 دوبی در فرودگاه بینالمللی امام خمینی تهران تا عصر دیروز و صدور قرار بازداشت موقت، همه روالی منطقی و بر پایه احکام و آئین نامههای رسمی قضایی صورت گرفته و حتی و مورد تایید و پیش بینی وکیل خانواده هاشمی بوده است.
اکبرهاشمی رفسنجانی را دوست و دشمن سیاستمداری برای همه فصول میشناسند. او به گواه رفقای سیاسی دیروزش مرد عبور از بحرانها و مواجهه مدبرانه با ناملایمات بوده است. او در سالهای مبارزه تا انقلاب، از انقلاب تا جنگ و در همه سالهای پس از جنگ تا کنون، بحرانهای زیادی را با توفیق از سر گذرانده است. همه گردنهها و پیچهای صعب العبوری که هاشمی در همه چهار دهه گذشته از آنها عبور کرده است، همه از جنس سیاست و امورکلان مملکتی بوده است و او نه با تعصب و برخورد احساسی و نه حتی با شخصیت کاریزماتیک خود که با تدبر و هوشمندی بر آنها فائق آمده و تاکنون هاشمی مانده است. در کنار این نقطه قوت برجسته اما هاشمی را همیشه یک نقطه ضعف تهدید میکرده است و آن برخورد احساسی و متفاوت او در قبال خانواده بوده است. این مساله خاص در همه دو دهه گذشته به «پاشنه آشیل» این پیر سپهر سیاست بدل شده است.
این روزها و با بازگشت به ظاهر لجبازانه و پر سر و صدای مهدی به تهران و همزمان شدن اجرای حکم حبس فائزه با این بازگشت، بسیاری از موافقان و مخالفان هاشمی تلکس خبرگزاری ها، قاب تلویزیونها و صفحات روزنامهها را کنجکاوانه در جستجوی واکنش پدر سیاستمدار به اوینی شدن دو فرزند پی میگیرند.
آیا سیاستمدار پیر همچون روزهای بحرانی سالهای پس از انقلاب و آغازین روزهای دهه 60 و تمامی روزهای پر التهاب جنگ تحمیلی با سیاست برخورد میکند یا مانند هر ازگاهی که بحث فرزندانش شده است با احساسات رقیق پدر و فرزندی خود پا پیش خواهد گذاشت.
عصر دیروز محسن پسر ارشد هاشمی در گفتوگو با خبرنگاری درباره واکنش پدرش به بازداشت مهدی و فائزه هاشمی، گفت: «ایشان میگویند، بچههای من مثل بچههای بقیه افراد هستند و فرقی بین بچههای من با بچه مردم نیست. نظر ایشان این است که نباید تبعیضی صورت بگیرد و باید بدون تبعیض با فرزندان ایشان برخورد شود. ایشان از بازداشت مهدی و فائزه نگران نیستند؛حاج آقا به این بحرانها عادت دارند.»
از اولین واکنش نیمه رسمی و با واسطه هاشمی رفسنجانی به وقایع سه روز گذشته چنین برمی آید که هاشمی کمابیش این دو اتفاق را همین گونه که پیش آمده است پیش بینی کرده بود. او فکرهایش را کرده است و با خود قرار گذاشته که از دریچه رویکرد کلان نگر خود به مسائل مملکتی و نه برخورد احساسی پدر و فرزندی به این ماجرا و حوادث بعدی آن بنگرد.
سخنی که هاشمی رفسنجانی بر زبان آورده است از یک سوی گویای اعتماد و اعتقاد قلبی و عقلی وی به ترازوی عدالت و عملکرد حوزه قضایی کشور و شاید عاقبت این پرونده است و از سوی دیگرهمان واکنش هوشمندانه ای است که از او به عنوان مرد دلسوز نظام و انقلاب و سیاستمدار کهنه کار، انتظار میرفت.
براین اساس تا اینجای کار، هم مسئولان امنیتی و قضایی کشور و هم خانواده هاشمی با رویکردی منطقی ومبتنی بر نگاهی حقوقی با هدف روشن شدن ابعاد مخفی اتهامات وارده با این ماجرا برخورد کرده اند. از این رو عادلانه تر این است که افکار عمومی، فعالان سیاسی و دانشجویی و همه کسانی که دغدغه اجرای عدالت دارند، نیز به جای واکنشهای افراطی و فشارهایی که صرفا به سیاسی شدن این روند دامن زده و اوضاع سیاسی کشور و نیز وضعیت حقوقی این پرونده را پیچیده تر میکند، اجرای امور را به دور از غوغا سالاری، به دستگاه قضایی کشور واگذارند.
در این میانه، چرایی چراغ سبز پدر به پسر در چنین روزهایی و انتخاب این زمان برای باز شدن پرونده جنجالی مهدی هاشمی یکی از ابهامات و سوالهایی است که ذهنها را به خود مشغول کرده است. طی دو روز گذشته بسیار گفته شده است که در انتخاب زمان رجوع مهدی به تهران هاشمی چندان نقشی نداشته است و مهدی هاشمی که خود را نه آقازاده ای وابسته که فردی مستقل میداند شخصا برای بازگشت تصمیم گرفته است.
با این حال مهدی هاشمی در حالی به تهران آمد و راهی اوین شد که آرایش سیاسی کشور در آستانه انتخابات سال آینده تا حدودی در حال روشن شدن است و به طور قطع این حضور و خبر سازیهای محاکمات پسر آقای هاشمی و واکنشهای پس از آن تا حدود زیادی بر موازنه قوای سیاسی و یارگیریهای سیاسی و حتی امور دیگر اثر خواهد گذاشت. یکی از اصلی ترین پس لرزههای این بازگشت این است که با وجود برخی شنیده ها، از هم اکنون باید حضور و یا تاثیر گذاری تمام قد هاشمی رفسنجانی در انتخابات 24 خرداد ریاست جمهوری را تا حدودی منتفی شده دانست