محمود فرشیدی به بهانه فرا رسیدن محرم در سرمقاله امروز رسالت با عنوان "عاشورا؛ مدرسه ای به وسعت ابدیت" نوشت:سیاستی که دشمن در حمله به ارزشها و شخصیت های مقدس اسلام طی سال های اخیر در پیش گرفته است، باید مسلمانان را بیش از پیش به اهمیت این خاستگاه و تکیه گاه قدرت متوجه بسازد و برای آشنایی جامعه با شخصیت و سیره پیامبر گرامی اسلام و خاندان مطهرش، سرمایه گذاری مضاعف نماید و از آنجا که سنین کودکی و نوجوانی، بهترین فرصت برای الگوپذیری میباشد، ضروری است نظام آموزشی کشورهای اسلامی، متناسب با این دوران، برنامه ریزی و این الگوهای مقدس را به نسل آینده معرفی کند و از ایام طفولیت، طی یک برنامه دوازده ساله، عشق به این شخصیت ها را در وجود آنان نهادینه سازد.
روشن است که اهمیت این موضوع، صرفاً از باب یک ضرورت زمانی و با توجه به حریم شکنی های اخیر نظام سلطه جهانی نیست، بلکه اصولاً یکی از مهمترین مسئولیتهای نظام آموزشی در هر کشوری آن است که ارزشها و الگوهای پذیرفته شده جامعه را اساس برنامهها و مبنای تربیت آیندهسازان کشور قرار دهد و با توجه به همین اصل است که در شرایط کنونی، تحول بنیادین در نظام آموزشی کشور ضرورت یافته است.
سیری در تاریخچه تأسیس و عملکرد مدارس با سبک جدید در ایران، نشان میدهد که نه تنها این مدارس با الهام از فرهنگ اسلامی، پایه ریزی نشد بلکه با تاسیس آنها دیواری میان فرهنگ جامعه و آموزشهای رسمی مدارس پدید آمد تا پشت این دیوار نسلهایی گسسته از فرهنگ پیشینیان خویش و براساس الگوی بیگانه، تربیت شوند و در آینده نسبت به ارزشهای دینی و کهن خود بی تفاوت باشند.
البته مقاومت مردم در دفاع از میراث فرهنگی و اعتقادی شان مانع تحقق این اهداف شوم شد و بخصوص پس از پیروزی انقلاب اسلامی، تلاش های فراوانی صورت گرفت تا دین مداری در مدارس به گونه ای شفاف تر تجلی یابد اما حتی این تلاشها هم نتوانست دین مداری را در نظام آموزشی از حاشیه به متن آورد و اینک انتظار جامعه آن است که تربیت دینی در نظام آموزشی اصالت یابد و نهادینه شود.
خوشبختانه فرهنگ ایرانی اسلامی ما، سرشار از فرصتهایی است که میتواند برای دستیابی به این هدف متعالی مورد استفاده قرار گیرد و یکی از ارزشمندترین فرصتها ، فرارسیدن ماههای محرم و صفر است و مدارس می توانند با توجه به شرایط آماده ای که در جامعه فراهم میآید، بهترین بهره برداری تربیتی را داشته باشند و با راهکار مشارکت دادن خود دانش آموزان، آنان را با شکوهمندترین الگوی آزادگی بشریت یعنی حضرت اباعبدالله الحسین (ع) آشنا سازند چرا که فطرت پاک و حق جو و عدالت خواه و حامی مظلوم و ظلم ستیز دانشآموزان، تشنه شنیدن شگفتانگیز ترین حماسه رویارویی انسانیت و شقاوت است.
آری در مدرسه محرم و در مکتب تربیتی عاشورا، از کودک شیرخواره تا مردان کهنسال، همه، آموزگاران عشق و شهادتند اما درسهای تربیتی مکتب عاشورا کتاب بی پایانی است که باید صاحب نظران تعلیم و تربیت، سرفصلهای آن را بشناسند و بشناسانند و این حماسه بی بدیل آفرینش را از منظر تربیتی مورد تحلیل قرار دهند و به سئوالاتی پاسخ دهند که نیاز امروز جامعه ماست.
اینکه کودکان خردسال کربلا، چگونه تربیت شده بودند که در آن شرایط طاقت فرسا و تاخت و تاز دشمن، آن گونه مقاومت به خرج دادند و از هر فرصتی برای ابراز نفرت از ظلم و ظالم، بهره جستند و گوش به فرمان حضرت زینب (س)، از عزت خویش دفاع و دشمن را تحقیر کردند و حتی در شدت گرسنگی، از پذیرفتن نان اجتناب ورزیدند که بگویند صدقه بر خاندان پیامبر، حرام است، دختران کم سن و سال در مکتب امام حسین (ع) چگونه تربیت شده بودند که حجاب و عفاف با وجودشان عجین شده بود و یکی از بزرگ ترین مصیبتهایشان در صحرای کربلا کشیده شدن معجر (حجاب) از سرشان بود، ایمان و ایثار چگونه جان محمد و ابراهیم (فرزندان حضرت مسلم) را لبریز ساخته است که قبل از شهادت به نماز می ایستند تا مظلومیت خویش را به خداوند عرضه دارند و آنگاه هر یک در استقبال از شهادت بر دیگری سبقت می جوید.
در دنیایی که بعضی کشورها، داستانهای آفریده ذهن نویسندگانشان را دستمایه تولید ده ها کالای فرهنگی و تربیتی قرار دادهاند، واقعیت آن است که ما هنوز نتوانسته ایم قطرهای از دریای بی کران حماسه حسینی برگیریم و بویژه در عرصه تعلیم و تربیت، کام تشنه و فطرتهای پاک میلیونها دانش آموز را از چشمه همواره جوشان مکتب امام حسین (ع) سیراب کنیم.
امروز پاسخ مدیران و معلمان مدارس به فریاد یاری طلبی حضرت سیدالشهداء (ع) ایفای همین مسئولیت است. اینک ماییم و محرم و امانت های حضرت ابا عبدالله (ع) که به ما سپرده شده اند.