تهران امروز در ستون یادداشت اول خود به قلم داوود احمدزاده کارشناس مسائل خاورمیانه نوشت:
چشمانداز روابط تهران - واشنگتن
بعد از پیروزی مجدد اوباما در انتخابات ریاستجمهوری و عدم تحقق سیاستهای قبلی مبنی برایجاد تغییر و تحرک در عرصه دیپلماسی برای حل و فصل مسائل و مشکلات جهان، آینده روابط تهران – واشنگتن نیز با ابهامات بیشتری روبهرو گردیده است.
دموکراتها درحالی برای دو دوره متوالی زمانی زمام قدرت را در کاخ سفید اختیار گرفتندکه سیاستهای جنگ طلبانه جمهوریخواهان در خاورمیانه به ویژه عراق و افغانستان با بن بست کامل روبهرو گشته بود.
ازسوی دیگرروابط تهران – واشنگتن نیز به دلیل تداوم مواضع خصمانه و ایجاد جنگ روانی مبنی بر بهکارگیری گزینه نظامی برای واداشتن ایران از فعالیتهای صلحآمیز هستهای با بحران جدی مواجه گشته بود. تحت این شرایط اوباما دردوره اول ریاستجمهوری با سیاست تغییر در ارکان سیاست خارجی آمریکا و برقراری صلح و ثبات در خاورمیانه وارد کاخ سفید شد. برای اولین باری هم بود که همزمان دموکراتها هم قدرت در کنگره و هم کاخ سفید را در اختیار داشتند بنابراین این فرصت مناسبی بود که اوباما با تمرکز بیشتر قدرت شرایط را پیشبرد سیاستهای خویش و تغییر واقعی در عرصههای داخلی و خارجی بهکار گیرد.
با این وجود، روند تحولات داخلی و خارجی آمریکا بهدلیل تداوم بحران در اقتصاد جهان و ورشکستگی بنگاههای مختلف و بانک آمریکایی و نزول شدید معیشت و رفاه مردم از یکسو و عملی نشدن سیاست خارجی آمریکا برای پی ریزی مکانیسمهای جدید برای ایجاد آشتی میان فلسطینیان و اسرائیل و تداوم بحران و ناامنی در افغانستان و عراق از دیگرسو بر مشکلات موجود افزود.
به نظر میرسد که اوباما باتمرکز بیشتر بر حل بحران اقتصادی فزاینده در دوره دوم ریاست خویش درکاخ سفید فرصت مناسبی برای تغییر درسیاست خارجی آمریکا رانداشته باشد. گرچه اولویت در خاور میانه حل بحران سوریه ازطریق تجهیز بیشتر معارضین سوری وحمایت از متحدان منطقهای(قطر، عربستان وترکیه) آمریکا خواهد بود.
در حوزه ایران نیز اوباما از ابتکار مذاکره مستقیم بین تهران – واشنگتن در موضوع هستهای و مسائل دیگر جانبداری نمود و حتی برای اولین بار نماینده آمریکا در مذاکرات مبادله سوخت میان ایران و گروه وین حضور مستقیم داشت. ولی آگاهان سیاسی متفق القولند اوباما در خصوص ایران و برقراری مجدد روابط دیپلماتیک فاقد طرح و برنامهریزی کلان است و هدف اصلی وی از تکرار گفتمان تغییر، تزریق شور و احساسات در افکار عمومی آمریکاست که سالیان طولانی از این حرف نشنیدهاند و از سیاست سنتی دو حزب خستهاند. همانطوریکه گفته شد سیاست هستهای اوباما در مقابل ایران در اول ریاستجمهوری به ویژه ابتدای امر بیشتر مذاکره مستقیم و بدون واسطه بود.
البته این مسئله تا حدودی با نگرانیهایی از جانب برخی کشورها و حتی اسرائیل همراه هم شده است. بنابراین لابی صهیونیستها معروف به (آپیک) در کنگره آمریکا بارها نسبت به هرگونه اقدام کاخ سفید مبنی بر برقراری روابط و نادیده گرفتن تداوم فعالیتهای هستهای ایران هشدار داد. از سوی دیگر برخی از کشورهای اروپایی مانند فرانسه و انگلیس در برقراری تحریمهای اقتصادی و تشدید فشارهای سیاسی مضاعف علیه ایران خیلی جلوتر از آمریکا حرکت میکنند.
در چنین فضایی، رژیم صهیونیستی و نیز لندن– پاریس به عنوان متحدان کاخ سفید خواهان اقدامات تندتر اوباما علیه ایران شدند و در عرصه داخلی نیز برخی از هم قطاران دموکرات اوباما با حربه حقوق بشری، وی را ترغیب به اتخاذ مواضع سخت تری در قبال ایران مینمایند. در این مسیر، اقدامات برخی از اعراب محافظه کار منطقه نیز در تندترشدن سیاستهای کاخ سفید علیه ایران کاملاً مشهود است. بهطوریکه اعراب یگانه راه جلوگیری از گسترش نفوذ طبیعی ایران در منطقه را استمرار دشمنی میان تهران – واشنگتن اعلام میکنند.
با قطعی شدن پیروزی مجدد اوباما، بی تردید وی برای بازسازی افکار عمومی و رهایی از مشکلات واقعی، به سیاست خارجی فعال تری روی خواهد آورد، این درحالیکه بهدلیل اولویت هایی که کاخ سفید برای مسائل هستهای ایران در منطقه خاورمیانه قائل است، چگونگی سرانجام پرونده هستهای ایران به نکته کلیدی سیاست خارجی اوباما بدل خواهد گشت. در مورد روند تحولات تهران – واشنگتن پس از شکست جمهوریخواهان در انتخابات اخیر می توان به مسائل ذیل اشاره نمود:
1 - به قدرت رسیدن دموکراتها در انتخابات ریاستجمهوری آمریکا یک نوع امیدواری در درون مرزهای آمریکا و خارج از آمریکا پدید آورده که وی بتواند با تمر کز بیشتر بر دیپلماسی عمومی و پرهیز از اتخاذ سیاستهای یکجانبه گرایانه در برخورد با مسائل منطقهای و بینالمللی ناکامیهای گذشته رابه نوعی جبران نماید. البته اقدام جدید وی در تحریم برخی از مسئولین ایرانی نشان میدهد که وی با تداوم سیاست هویج و چماق (تهدید – تطمیع) نمیخواهد تغییر اساسی در مواضع خود نسبت به ایران داشته باشد.
بیتردید با رادیکالیزه شدن سیاست خارجی آمریکا در حوزههای مختلف شاهد تشدید منازعه میان تهران – واشنگتن بر سر موضوع هستهای، صلح اعراب، فلسطین، امنیت منطقه خاورمیانه خواهیم بود. اوج تشدید تنازع دوکشور در موضوع سوریه متمرکز شده است. بنابراین چگونگی حل وفصل بحران سوریه بر آینده روابط تهران- واشنگتن اثرگذار خواهد بود.
2 - آنچه مسلم است دو راهبرد اساسی دولتمردان آمریکا در دوره مشخص، بوش (جمهوری خواهان)، اوباما (دموکراتها) مبنی بر تغییر رژیم و نیز تغییر رفتار ایران مطلوبیت چندانی برای تیم کاخ سفید به همراه نداشته و ایران اسلامی با مدیریت بحران و بالا بردن هزینههای رویارویی مستقیم تا حدودی توانسته است به اهداف مورد نظر خود دست یابد. بی شک باعدم جابهجایی قدرت در چهار سالآینده در کاخ سفید، این احتمال وجود دارد که این بار دورقیبب دیرینه بتوانند باخلق فرصتهای جدید شرایط را برای گفتوگو در مسائل اختلاف زا فراهم سازند. این درحالی است که قرار است مذاکرات ایران با آژانس بینالمللی انرژی اتمی ونیز گروه1+5 درماه آینده آغاز شود.
3 - بافعالتر شدن لابی صهیونیستی در سیاستگذاری و تصمیمگیریهای کنگره آمریکا و تیم امنیتی کاخ سفید، این احتمال وجود دارد که آمریکا در ارتباط با خواستههای اسرائیل در بسیاری از پروندههای مرتبط با ایران نرمش بیشتری نشان بدهد. بهطوریکه اوباما مجبور خواهد شد تحتتاثیر القائات دروغ صهیونیستها تحریمهای بسیار سنگینتری را علیه ایران وضع نماید. از سوی دیگر با تغییر احتمالی حامیان گفتوگو ورویکرد تعاملی با ایران در تیم جدید کاخ سفید وکنگره، سران رژیمصهیونیستی ضمن بیپروایی کامل بهحقوق فلسطینیان، از جمله توقف شهرکسازی در سرزمینهای فلسطینی، شرایط را برای تشدید منازعه در منطقه خاورمیانه مهیا خواهند ساخت. در این ارتباط با توجه به حمایت معنوی ایران از جنبش جهاد اسلامی و حماس و حزبالله لبنان که در مخالفت با هرگونه سازش و عدم شناسایی رژیم صهیونیستی به عنوان حاکمیت مشروع در منطقه تجلی یافته است، شاهد تنش بیشتر تبع آن تطویل درمنطقه خواهیم بود.
4 - بیتردید تمر کز سیاست اوباما در ارتباط با ایران برمحور دور کردن متحدان نزدیک تهران یعنی چین وروسیه وایجاد اجماع جهانی برای توجیه تدام تحریمهای بینالمللی بهدلیل فعالیتهای صلح آمیز آن خواهد بود.از نظر تصمیم سازان کاخ سفید بیثباتی اقتصادی وتکیه برمسائل حقوقبشر میتواند همچنان بهعنوان اهرم بزرگ فشار علیه ایران عمل نماید. گرچه گزینه نظامی همچنان بهعنوان راهکار آخر از دستور کار خارج نخواهدشد. دراین میان عاقلانه این است که با پرهیز از هرگونه بر خورد احساسی وبا لحاظ کردن منافع ملی، بهترین وکم هزینهترین گزینه رابرای مواجهه باسیاستهای آمریکا اتخاذ نمود.