این صحنه های قبیح را با یکی دو بار سوار شدن بر مترو می توان مشاهده کرد. آنقدرها هم ظاهر مذهبی ندارند، خجالت می کشند از نگاه کردن به آنها چه برسد به تذکر دادن که در این مورد هم خیلی ها نمی دانند به چه عنوانی باید به آنها تذکر داد!

به گزارش سروبس دین و اندیشه بی باک، مشکل رفت و آمد در ابر شهری مثل تهران، از آن مشکلاتی است که با فربه تر شدن این شهر و گستردگی شهرهای اطراف آن، روز به روز حجیم تر و دردسر ساز تر می شود. اما در اینجا قصد نداریم در مورد مشکلات جابجایی درون شهری صحبت کنیم؛ بلکه می خواهیم از بعد فرهنگی و اجتماعی به این قضیه بپردازیم. ورود مترو با اینکه بسیاری از مشکلات افراد در جابجایی را حل کرده است، اما مشکلات فرهنگی بسیاری را نیز با خود به همراه آورده است که مقدار قابل توجهی از این مشکلات محصول سوء مدیریت های فرهنگی مسئولین بوده است.
بدیهی است استفاده نکردن از تکنولوژی های وارداتی مدرن و ضروری مثل مترو، کاری نشدنی و غیر عقلانی است. اما بومی سازی پارامترهای انعطاف پذیر آن کاری شدنی بلکه از وظایف وجوبی مسئولین و کارگزاران نظام اسلامی است.
در حکومت های مادی هر چقدر افراد جامعه در شهوت و مصرف گرایی و بی خبری غرق شوند، به نفع حاکمان است؛ چرا که غفلت بشر از اهداف اصلی خلقتش، بزرگترین مانع برای رشد فردی و اجتماعی او بوده است و بهترین حالت برای بردگی او. به همین دلیل هم هست که اکثر ابزارسازی های غرب مخصوصاً در چند دهه ی اخیر بر غفلت انسان، تاکید ویژه دارد. نظام اسلامی بر خلاف نظام های مادی غرب، بنایش بر آگاهی و سرزندگی و مجاهدت مردمش در راستای تحقق اهداف متعالی اسلامی است.
بنابر چیزهایی که گفته شد، تکنولوژی های وارداتی که فعلاً جایگزینی بومی ندارند باید تا حد امکان از لحاظ پارامترهای فرهنگی، ایرانی-اسلامی شوند.
مترو از زمان آغاز به کارش در تهران، به چیزی به نام تفکیک جنسیتی معتقد نبود. و این از نقاط منفی مدیریت مسئولین وقت مترو بود که با وجود دارا بودن ساختار مناسب در هر ایستگاه-دو ورودی و دو خروجی-، الگوی مناسب اتوبوس های شرکت واحد- بانوان در قسمت انتهایی و آقایان در قسمت جلویی- را در مورد مترو بکار نگرفتند.

همین قضیه به ظاهر کوچک، زمینه را برای ترویج انواع ناهنجاری های اخلاقی و اجتماعی مناسب کرده است. اختلاط و ازدحام وحشتناک درون واگن ها که به سهولت قابل پیش بینی است، نتیجه ای جز از بین رفتن قبح "اختلاط مرد و زن در یک مکان فشرده" را نداشته است. فاجعه بارتر از این موضوع حضور زوج های دختر و پسر با هم در واگن ها است- در بهترین حالت می توان آنها را مَحرم نامید- که در ساعات شلوغی مترو، فاصله شان به کمترین حد ممکن می رسد! و گاهی اوقات طوری است که فقط همدیگر را در آغوش نمی گیرند! این صحنه های قبیح را با یکی دو بار سوار شدن بر مترو می توان مشاهده کرد. بعضی از صحنه ها آنقدر قبیح است که حتی مسافرینی که آنقدرها هم ظاهر مذهبی ندارند، خجالت می کشند از نگاه کردن به آنها چه برسد به تذکر دادن که در این مورد هم خیلی ها نمی دانند به چه عنوانی باید به آنها تذکر داد!

خوب است جناب شهردار و همکاران فرهنگی ایشان برای یکبار هم که شده، در این روزها به مترو بیایند و از نزدیک محیط داخلی مترو را مشاهده کنند. بعد از آن بفرمایند که آیا حاضرند با خانواده وارد چنین محیطی شوند؟! آیا خبر دارند که خیلی از افراد متدین ترجیح می دهند
برای رسیدن به مقصد، مسیرشان را دورتر و هزینه شان را بیشتر کنند تا فقط از مترو استفاده نکنند!
به مسئولین مربوطه توصیه می کنیم که بهترین راه حل برای رفع این مشکل، تفکیک جنسیتی واگن ها به صورت الگوی اتوبوس های واحد است. امیدواریم هر چه زودتر این طرح اجرایی شود.