روزنامه جمهوری اسلامی ستون سرمقاله خود را به مقاله ای با عنوان «اگر آژانس مستقل باشد» اختصاص داد:
بسمالله الرحمن الرحیم
اگر بتوان اظهارات علی اصغر سلطانیه، سفیر و نماینده ایران در مذاکره با هیات اعزامی آژانس بینالمللی انرژی اتمی به تهران را که مذاکرات یک روزه با آژانس را سازنده و مثبت توصیف کرده، واقعی و دور از تعارفات دیپلماتیک ارزیابی نمود و توافقات به دست آمده را به معنای پیشرفت خوب در روند مذاکرات توصیف کرد، باید دید که گفتگوهای روز پنجشنبه در تهران، چه دستور کاری را دنبال میکرده است و اصولاً ماهیت و رویکرد آژانس در دستیابی به توافق و حل و فصل موضوع هستهای ایران تا چه اندازه مستقل، کارشناسانه و دور از برخوردهای سیاسی است.
1- با جرأت و قاطعیت باید گفت که آژانس بینالمللی انرژی اتمی هرگز رویکردی مستقل نسبت به فعالیتهای هستهای ایران نداشته و همواره تحت تأثیر مستقیم آمریکا رفتار کرده است. دو مدیر کل اخیر این سازمان همواره در جهت سیاستها و خواستههای آمریکا عمل کرده و به جای تلاش برای انجام وظایف قانونی و حل و فصل مشکلات، پیوسته با مسأله هستهای ایران بازی کرده و به عنوان نماینده آمریکا با جمهوری اسلامی ایران دست و پنجه نرم نمودهاند.
آژانس بینالمللی انرژی اتمی به ادعای خویش همواره به دنبال آن بوده که ایران به تکالیف و تعهدات بینالمللی خود عمل کند درحالی که هیچگاه به این مسأله توجه نداشته که آیا خود به وظایف خویش در برابر حقوق قانونی ایران توجه نموده و تا چه حد به آن عمل کرده است؟ آژانس وظیفه دارد ایران و کلیه کشورهای عضو "ان. پی. تی" را در دستیابی به انرژی صلح آمیز هستهای یاری کند ولی متأسفانه تاکنون نه تنها هیچ گامی در این راه برنداشته بلکه مزاحمتهای زیادی در مسیر فعالیتهای قانونی جمهوری اسلامی ایران پدید آورده است.
عملکرد آژانس در قبال حقوق قانونی آن دسته از اعضاء که حاضر نیستند در برابر اراده قدرتهای سلطه گر خاضع و تسلیم شوند نشان داده است این نهاد بینالمللی که باید براساس منافع و مصالح کلیه اعضا گام بردارد، تنها در مسیر منافع قدرتهای بزرگ غربی عمل میکند. برای نمونه و به عنوان موردی روشن، آژانس در مذاکرات خود با ایران بیش از هر چیز به عنوان نماینده قدرتهای غربی بویژه آمریکا ظاهر شده و شاید بر همین اساس است که برخی کارشناسان به صراحت ابراز میکنند.
"تا وقتی که رویکرد آمریکا نسبت به جمهوری اسلامی ایران، موضعی خصمانه است، نمیتوان امیدی به بهبود موضع آژانس در موضوع پرونده هستهای ایران داشت و اصولاً نوع نگاه آژانس و بهانه جوییهای آن نسبت به ایران، تابعی از رویکرد واشنگتن در قبال تهران است. حتی دیپلماتهای شاغل در این نهاد به اصطلاح بینالمللی به صراحت اعلام میدارند که تحریکات آمریکا، شاخص و راهنمای عمل مدیر کل آژانس بوده و براساس همین دستورالعملهای پشت پرده است که موضوع مطالعات ادعایی که مسأله آن در زمان مدیریت البرادعی تقریباً مختومه شده بود، از سوی دبیرکل جدید سازمان به نیابت از غربیها زنده میشود.
البرادعی مدیر کل سابق آژانس در خاطرات خود فاش میکند که چگونه از سوی آمریکاییها و برخی دیگر از کشورهای غربی تحت فشار بوده تا در مورد ایران گزارشهای تندتری تهیه و منتشر کند. البرادعی در خاطرات خود مدعی شده که زیر بار فشارها نرفته و در برابر آنها ایستادگی کرده که بررسی عملکرد او و آمانو چیزی خلاف این ادعا را نشان میدهد.
2- اینکه گفته شود طرفین در مذاکرات روز پنجشنبه توافق کردند دور بعدی مذاکرات را در 27 دی در تهران برگزار کنند، به خودی خود نمیتواند دلیلی بر توافق کلی برای حل و فصل مسائل اختلافی ایران و آژانس باشد، چرا که پیش از این نیز مذاکراتی از این دست، در دورهای بعدی به دلیل عدم حسن نیت آژانس و تحریکات آمریکا و هم پیمانانش بینتیجه پایان یافت.
نشست روز پنجشنبه ششمین دور از مذاکرات ایران و آژانس بود که نشستهای قبلی بدون دستیابی به نتیجهای خاتمه یافته بود. نشستهای میان ایران و آژانس که از سال گذشته برای تعیین چارچوبهایی جهت رسیدن به رویکرد ساختارمند (مدالیته) و پایان دادن به موضوع مورد مناقشه اسناد ادعایی کلید خورده، علیرغم اینکه بارها مدیران آژانس اعتراف کردهاند هیچگونه شواهدی مبنی بر انحراف فعالیتهای هستهای ایران نیافتهاند ولی با استناد به برخی ادعاهای غیرشفاف و فاقد منبع روشن، اتهاماتی مطرح شده که اکنون موضوع گفتگوهای اخیر است.
3- منابع مطلع، سفر پنجشنبه معاون مدیر کل آژانس به تهران و گفتگوهای وی را برای دور جدید مذاکرات، حول سه موضوع تعیین چارچوب برای مدالیته، درخواست آژانس برای بازدید از پارچین و نیز انتظار ایران برای رویت اسناد ادعایی مورد استناد این نهاد میدانند.
پرواضح است که آژانس از سالها قبل براساس تحریکات سیاسی و امور غیرفنی و خارج از موضوع از جمله بازرسی تأسیسات غیرهستهای که از شمول بازرسیهای آژانس خارج است، خواستار گنجاندن موضوع بازرسی از سایت نظامی پارچین در مدالیته است که پیش از این نیز دوبار در سالهای 83 و 84 با حسن نیت مضاعف ایران اجازه بازدید از پارچین به بازرسان آژانس داده شده ولی اکنون بار دیگر و پس از همکاریهای برخی عوامل آژانس و درز پیدا کردن اطلاعات در جهت ترور دانشمندان هستهای کشورمان، درخواست بازدید از این سایت نظامی بسیار حساسیتبرانگیز شده است.
ایران براساس همین سابقه منفی از آژانس، این نگرانی را داشته که اطلاعات مربوط به فعالیت سایت نظامی پارچین که کاملاً غیرمرتبط با فعالیتهای هستهای است، از سوی آژانس محرمانه باقی نماند و مانند بسیاری دیگر از موارد مشابه، از دبیرخانه این نهاد به مأموران اطلاعاتی کشورهای بیگانه و حتی رسانههای غربی درز پیدا کند و این موضوعی است که هنوز هم مسئولان آژانس نتوانستهاند پاسخ قانع کنندهای در این زمینه ارائه دهند.
این مشکل تنها درصورتی قابل حل است که آژانس براساس آنچه در اساسنامه این نهاد آمده، با نگاهی کاملاً فنی به فعالیتهای هستهای پا بگذارد و از اینکه به عنوان "جاسوس" مورد استفاده قرار گیرد به شدت پرهیز کند.
4- طبعاً در شرایطی که ایران همواره بر همکاریهای هستهای با آژانس بینالمللی انرژی اتمی براساس "ان. پی. تی" تاکید داشته و حتی فراتر از تعهدات قانونی اجازه بازرسی به بازرسان آژانس داده، انتظار ندارد که گزارشهای مدیر کل آژانس همچنان بر انتظارات خارج از تعهد ایران اصرار کند و خود را در این زمینه صاحب حق بداند. آژانس بیش و پیش از همه به این نکته واقف است که براساس معاهده "ان. پی. تی"، بازرسان تنها مجاز به بازدید و بازرسی از تاسیسات هستهای هستند و این نهاد بینالمللی نمیتواند هر لحظه به بهانه جویی پرداخته و به عنوان ابزاری در جهت دشمنی دشمنان ملت ایران عمل کند.
تأسیسات پارچین، صرفاً بهانهای برای زیاده خواهیها و ادامه دشمنیهای آمریکا با ملت ایران است و حتی اگر به فرض اینکه ایران، مقر آژانس را از وین به پارچین منتقل کند و شخص آقای آمانو نیز در این مکان ساکن شود تا هر وقت هوس کرد از هر نقطه پارچین بازدید نماید، چه بسا موضوع جدیدی برای جنجال آفرینی علیه ایران ایجاد شود. شاید به همین علت است که "کنت والتز" نظریه پرداز غربی نیز گفته است: "رویکرد آژانس نسبت به ایران، ربط چندانی به عملکرد ایران ندارد.
بلکه وابستگی تام و تمام به موضوع ایستادگی ایران در مقابل سیاستهای آمریکا دارد." عملکرد نامقبول آژانس به دلیل تحت فرمان آمریکا بودن آن است، در حالی که اگر مستقل باشد به راحتی میتواند وظایف قانونی خود را انجام دهد و حقوق ملتها را رعایت کند.