به گزارش فارس، «دیوید ماکوسکی»، کارشناس موسسه «زیگلر» و مدیر پروژه صلح خاورمیانه اندیشکده سیاست خاور نزدیک واشنگتن در مقالهای با عنوان «مرحله دوم ریاست جمهوری اوباما و خاورمیانه» که در مرکز مطالعات راهبردی «بگین سادات» اسرائیل منتشر شده است، مینویسد: تغییرات منطقهای دولت اوباما را مجبور به اتخاذ برخی تصمیمات دشوار درباره رویکردش نسبت به مصر، سوریه، فلسطینیان و ایران میکند. دولت آمریکا باید در چگونگی برخوردش با دولت مصر و حمایتش از مخالفان سوری محتاطانه عمل کند. مهمتر از همه سناریوهای هشداردهنده وجود دارد که احتمال رها کردن اسرائیل در دور دوم ریاست جمهوری اوباما را میدهد.
این مقاله بر اساس سخنرانی نوشته شده که روز 21 نوامبر 2012 در کنفرانسی در مرکز مطالعات راهبردی بگین سادات ارائه شد. دولت جدید اوباما با گزینههای دشوارتری درباره برخورد با سیاست خارجی خاورمیانهایش در چهار سال آینده روبروست. بسیاری میگویند که آمریکا در این دوره توجه کمتری به خاورمیانه خواهد داشت.
* آمریکا همچنان به متحدش اسرائیل وفادار خواهد ماند
آنها میگویند که تا سال 2020 با توجه به انقلاب نفتی، آمریکا بزرگترین تولیدکننده نفت جهان خواهد بود. آنها اضافه میکنند که آمریکا بیشتر خواستار چرخش از خاورمیانه و توسعه روابط با آسیاست. اما این نمیتواند درست باشد. آمریکا همچنان در خاورمیانه خواهد ماند. حتی اگر این کشور به صادرکننده صرف نفت تبدیل شود به جریان آزاد نفت از خاورمیانه به عنوان جزئی اساسی از نقش خود به عنوان ابرقدرت مینگرد و اطمینان مییابد که هیچ خللی در اقتصاد جهانی که برای اقتصاد آمریکا نیز مهم تلقی شود، به وجود نخواهد آمد.
دولت آمریکا همچنان به اسرائیل، قویترین متحدش در منطقه وفادار خواهد ماند. اکنون مسئله مورد بحث این است که آمریکا چه برخوردی با تغییرات و تهدیدات در حال ظهور در منطقه خصوصا در مصر، سوریه، در میان فلسطینیان و ایران خواهد داشت.
* کنگره ممکن است کمک نظامی به مصر را نیز به حال تعلیق درآورد
مصر به دلیل کمک نظامی سالیانه 1.2 میلیارد دلاری و کمک اقتصادی 450 میلیون دلاری واشنگتن به قاهره (که کمک دوم 200 میلیون دلار نسبت به سال گذشته افزایش یافته) مسئلهای پیچیده برای دولت اوباماست. کنگره آمریکا به دلیل عدم اطمینان درباره هدف از این کمکها در این خصوص ابراز نگرانی کرده است. کنگره در حال حاضر کمک اقتصادی را به حال تعلیق درآورده.
درگیریهای اخیر میان حامیان و مخالفان رئیس جمهور محمد مرسی درباره افزایش اختیارات، رئیس جمهور آمریکا را درباره واقعی بودن اهداف دموکراتیک مصر نگران کرده است. کنگره ممکن است با ارائه کمک نظامی به مصر مخالف بوده و خواستار اطمینان از نقش ارتش مصر با توجه به روابط نزدیکش با آمریکا در گذشته باشد. مایه تعجب نیست که کنگره همچنین خواستار تخصیص مقداری بودجه نظامی برای تلاشهای مبارزه با تروریسم در صحرای سینا شده است.
* احتمال اعزام نیروهای آمریکایی توسط اوباما به سوریه وجود ندارد
درگیری در سوریه تهدیدکننده ثبات در منطقه است و میتواند خاورمیانه را وارد جنگی میان سنیها و شیعیان کند. در عین حال احتمال اعزام نیروهای آمریکایی توسط اوباما به سوریه وجود ندارد. گزارشات درباره سوریه میتواند تضمین کند که دولت اوباما حمایتش را از مخالفان سوری افزایش میدهد. آنچه که وی باید انجام دهد درخواست هماهنگی تنگاتنگتر میان رهبران مخالفان سوریه که تسلیحات را فراهم میکنند و تاکید بر ایجاد سلسله مراتبی شفاف و ملی و نه محلی در گروه مخالف به نام «ارتش آزاد سوریه» است.
* اوباما میداند که درباره ایران باید با اسرائیل همکاری کند
سیاست آمریکا درباره فلسطینیها احتمالا بر اساس «برخورد نه، منافع بله» است. حزب چپ اسرائیل اشتباها معتقد است که رئیس جمهور آمریکا در دور دوم ریاستش در اقداماتش آزادی عمل دارد زیرا بار دیگر نمیتواند انتخاب شود. تاریخ نشان میدهد که رئیس جمهور دور دومی قادر به تقویت قوای سیاسی خود پس از انتخاب شدن است اما چنین قوایی محدود است و به راحتی از بین میرود همانطور که در دور دوم ریاست جمهوری جرج بوش مشخص شد.
اوباما اقداماتش را محتاطانه انجام خواهد داد. وی از بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل انتقام نمیگیرد و درک میکند که آنها باید درباره ایران با یکدیگر همکاری کنند. دولت آمریکا نگران آن است که تشکیلات خودگردان از هم بپاشد و منجر به بیثباتی بیشتر در اردن شود.
دولت آمریکا معتقد است که اسرائیل به شدت خواستار آن است که تشکیلات خودگردان از هم نپاشد زیرا این مسئله منجر به تندروی بیشتر میشود. به نظر میرسد که نتانیاهو نیز بر این عقیده است. واشنگتن همچنین نسبت به اسرائیل نظری متفاوت درباره بهار عربی دارد.
در حالی که اسرائیل تلاش دارد سالم از طوفان خارج شود، آمریکا احساس میکند که اسرائیل نیاز به اعلام این مسئله دارد که تغییرات اخیر را پذیرفته و در آینده با آن تعامل داشته باشد. خصوصا آمریکا نگران آن است که بنبست مداوم بین اسرائیلیها و فلسطینیها منجر به تقویت تندروی منطقهای در اعراب شود حتی اگر اعراب خواستار پیشبرد منافع ملی خود باشند.
* دستیابی ایران به توان هستهای اعتبار آمریکا را در خاورمیانه از بین میبرد
البته مسئله بزرگ ایران است. تحریمهای اقتصادی تاثیرگذار بودهاند اما نتوانستهاند برنامه هستهای ایران را متوقف کنند. تا پایان 2013 آمریکا دیگر قادر نیست بگوید که ایران مواد کافی برای تولید سلاح هستهای را ندارد. آمریکا باید خواستار شفافیت ایرانیان درباره مقاصد آنها از تولید مواد هستهای شود.
اوباما در اولین ماههای دولتش باید خواستار شفافیت درباره این مسئله شده و تلاشهای آخر دیپلماتیک را برای ارائه پیشنهادی انجام دهد تا برای مردم آمریکا و متحدان واشنگتن روشن شود که آمریکا پیشنهادی کاملا خوب ارائه داده اما با خروج ایران از خط قرمز هستهای تحت هیچ شرایطی موافقت نمیکند. اوباما از اسرائیل خواهد خواست تا زمانی که این شفافیت حاصل شود، حمله نکند تا آمریکا دستکم بتواند مدعی شود که همه راهها را آزمایش کرده است.
بنابراین اگر اوضاع به وخامت بگراید تهران مقصر خواهد بود. ایران به احتمال زیاد این پیشنهادها را رد میکند اما دستکم جهان خواهد فهمید که همه بازیگران در کجا ایستادهاند. اوباما میداند که اگر ایران به بمب دست یابد اعتبار آمریکا در خاورمیانه از بین میرود زیرا دولت آمریکا همیشه ایده ایران مجهز به سلاح هستهای را خط قرمز خود فرض کرده است. این آخرین چیزی است که وی میخواهد.