*زمان*

محمود عباسی

*زمان*

محمود عباسی

چند خبر مهم در طی چند روز تعطیلی

طی چند روزتعطیلی ، عرصه سیاست بین الملل مانند همیشه دستخوش تحولات فراوانی بود. از تحولات مربوط به برنامه هسته ای ایران گرفته تا ادامه رویه پیشین آمریکا در دنبال کردن همزمان سیاست مذاکره و اعمال فشار واز نصب موشک های هسته ای از سوی رژیم صهیونیستی بر روی زیردریایی های آلمانی خریداری شده .

ادامه مطلب ...

حکایتی از کلیله و دمنه (زود قضاوت کردن)

دو کبوتر بودند در گوشه مزرعه ای با خوشحالی زندگی می کردند . در فصل بهار ، وقتی که باران زیاد می بارید ، کبوتر ماده به همسرش گفت : 

 " این لانه خیلی مرطوب است . اینجا دیگر جای خوبی برای زندگی کردن نیست . " کبوتر جواب داد : 

 " به زودی تابستان از راه می رسد و هوا گرمتر خواهد شد . علاوه براین ، ساختن این چنین لانه ای که هم بزرگ باشد و هم انبار داشته باشد ، خیلی مشکل است ."

ادامه مطلب ...

مقالات دانشجویان

مقالات آشنایی با دفاع مقدس

بخش هفتم

مقاله ای در خصوص

                               نقش مهندسی در دفاع مقدس

از خانم امانی

جهت مشاهده این اثر به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید.

(بمرور سایر مقالات درج خواهد شد)

سپاس

zamaan

abbaSI

ادامه مطلب ...

مقالات دانشجویان

مقالات آشنایی با دفاع مقدس

بخش ششم

مقاله ای در خصوص

 ایثار و شهادت

از اقای جمال علیزاده

جهت مشاهده این اثر به ادامه ی مطلب مراجعه نمایید.

(بمرور سایر مقالات درج خواهد شد)

سپاس

zamaan

abbaSI

ادامه مطلب ...

واکنش کلینتون به فرمایشات دیروز رهبرمعظم انقلاب

واکنش کلینتون به فرمایشات دیروز رهبر انقلاب

هیلاری کلینتون، وزیر امور خارجه ایالات متحده می‌گوید که کشورش مشتاق است ببیند ایران چه چیزی را در مسکو مطرح خواهد کرد و ضمنا امیدوار است این مذاکرات منجر به نتیجه شود.
ادامه مطلب ...

فراکسیون​ها در 9 دوره مجلس چگونه تشکیل شدند؟

مجلس شورای اسلامی آیینه‌ای تمام نمایی از فضای عمومی سیاسی در کشور است. 

ادامه مطلب ...

حکایت

 

روزگاری در مرغزاری گنجشکی بر شاخه یک درخت لانه ای داشت و زندگی می کرد .گنجشک هر روز با خدا راز ونیاز و درد دل می کرد و فرشتگان هم به این رازو نیاز هر روزه خو گرفته بودند تا اینکه بعد از مدت زمانی طوفانی رخ داد و بعد از آن ، روزها گذشت و گنجشک با خدا هیچ نگفت!

ادامه مطلب ...

حکایت گنجشک

روزگاری در مرغزاری گنجشکی بر شاخه یک درخت لانه ای داشت و زندگی می کرد .گنجشک هر روز با خدا راز ونیاز و درد دل می کرد و فرشتگان هم به این رازو نیاز هر روزه خو گرفته بودند تا اینکه بعد از مدت زمانی طوفانی رخ داد و بعد از آن ، روزها گذشت و گنجشک با خدا هیچ نگفت

ادامه مطلب ...