*زمان*

محمود عباسی

*زمان*

محمود عباسی

استراتژی آمریکا برای مذاکرات هسته ای و رویکرد ایران

«استراتژی آمریکا برای مذاکرات هسته ای و رویکرد ایران»عنوان یادداشت روز روزنامه خراسان به قلم سیدحمید حسینی است که در آن می‌خوانید؛ایران و ۱+۵ حدود ۲ هفته دیگر در مسکو دور دیگری از مذاکرات را برگزار خواهند کرد. آیا نشست مسکو به نتیجه ای در خور برای حل و فصل موضوع هسته ای ایران خواهد رسید یا این که انتظارها از این نشست نیز همچون مذاکرات بغداد بیش از اندازه خواهد بود؟

برای دریافت تصویری روشن تر از چشم انداز این مذاکرات بدون شک شناخت و تحلیل رفتار یک بازیگر و متغیر تأثیرگذار این مذاکرات یعنی آمریکا ضروری است آیا به واقع واشنگتن انگیزه ای برای حل و فصل موضوع هسته ای ایران دارد یا خیر؟ پاسخ به این سوال می تواند چشم انداز هر گونه مذاکره ای در مورد مسئله هسته ای را تا حد زیادی مشخص کند.

اوباما با روی کار آمدن در کاخ سفید رویکردی که در دولت بوش درباره ایران دنبال می شد را با تغییراتی ادامه داد، استفاده هدفمند از چند جانبه گرایی و نهادهای بین المللی برای اعمال فشار بیشتر بر ایران را شاید بتوان تغییر جدی سیاست کاخ سفید در قبال ایران در دوره اوباما به نسبت دوره بوش دانست چند جانبه گرایی که البته به رغم موفقیت هایی که داشته چالش های جدی را با روی کار آمدن پوتین و اولاند در روسیه و فرانسه به عنوان ۲ ضلع از ۶ ضلعی مذاکره با ایران در برابر خود می بیند کما این که چین نیز همواره موضعی به تبعیت از روس ها در این موضوع داشته است.

نشست بغداد برخلاف انتظارها و بر اساس گزارش های منتشر شده با سرسختی و کارشکنی آمریکا بدون نتیجه چشم گیری پایان یافت. بر اساس آن چه در محافل رسانه ای جهانی منتشر شده، سایر کشورهای اروپایی تمایل داشتند تا در مذاکرات بغداد مسئله عقب انداختن تحریم های نفتی ایران توسط اتحادیه اروپا را مورد بررسی قرار دهند و حتی برخی از محافل آمریکایی از انعطاف هایی در موضع آمریکا سخن به میان آورده بودند اما آن چه در نشست بغداد اتفاق افتاد خلاف این تصور را نشان داد به زعم بسیاری از تحلیل گران آمریکا در مرحله فعلی به دنبال هیچ گونه توافق مبنایی با ایران درباره حل و فصل مسئله هسته ای نیست.

بر این اساس آمریکایی ها در مرحله فعلی ضمن امید داشتن به تأثیرگذاری تحریم ها علیه ایران سعی دارند با ورود به مذاکرات و صِرف مذاکره به چند هدف دست پیدا کنند ابتدا جلوگیری از هر گونه تنش جدی در فضای سیاست خارجی این کشور تا برگزاری انتخابات ریاست جمهوری در آذرماه همچنین نشان دادن چهره ای منطقی از دیپلماسی این کشور در قبال ایران به رأی دهندگان آمریکایی با اتخاذ رویکرد مذاکره و نه جنگ در این برهه مدنظر تیم انتخاباتی اوباما است. مناظره های اولیه میان چهره های جمهوری خواه نشان داد که مسئله هسته ای ایران یکی از موضوعات کلیدی در رقابت کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری آمریکا در عرصه سیاست خارجی و همچنین فضای افکار عمومی این کشور است.

دولتمردان کاخ سفید به خوبی می دانند که هر گونه تنش جدی از جمله بروز درگیری در منطقه حساس تنگه هرمز و اختلال در صادرات نفت می تواند فشار سنگینی را بر اقتصاد بحران زده آمریکا و به تبع آن بر رأی دهندگان آمریکایی وارد کند اگر چه اوباما نسبت به میت رامنی رقیب جمهوری خواه خود به طور نسبی وضعیت بهتری دارد اما هیچ کس خاطره رأی نیاوردن جورج بوش پدر به رغم پیروزی در جنگ اول خلیج فارس را به واسطه اوضاع اقتصادی نابه سامان فراموش نکرده است دولت اوباما با ورود به مذاکره در عین خط و نشان کشیدن برای ایران همچنین سعی می کند رفتار برخی متحدان منطقه ای خود از جمله کشورهای عربی و اسرائیل را نیز در این مقطع برای جلوگیری از هر گونه تنش و برخورد تعدیل کند.

سفر وندی شرمن مذاکره کننده ارشد آمریکایی به اسرائیل ساعاتی پس از پایان نشست بغداد به خوبی نشان دهنده این موضوع است که اوباما برای هر گونه توافقی با ایران باید ملاحظات طیف های مختلف داخلی (کنگره) و خارجی (اسرائیل و اعراب) را مدنظر داشته باشد. ملاحظاتی که به نظر می رسد در برهه کنونی امید به هر گونه رسیدن به توافق و حل و فصل موضوع را بسیار کم رنگ می کند. دولت اوباما اکنون سعی دارد تعادلی را میان این موضوعات و ادامه مذاکرات با ایران در قالب گروه ۱+۵ برقرار کند تعادلی شکننده که هدف آن خریدن زمان، حداقل تا انتخابات ریاست جمهوری این کشور و انتظار برای تعدیل رفتار ایران در مقابل فشار تحریم ها می باشد. با این الگوی رفتاری نمی توان انتظار زیادی از مذاکرات مسکو داشت هر چند ممکن است آمریکا در این روند به توافق های جزئی و نه جدی با ایران برای پایدار ماندن مسیر مذاکره تن بدهد.

با این ملاحظات به نظر می رسد ایران باید ضمن سرعت بخشیدن به حجم غنی سازی ۲۰ درصد و حتی گسترش فعالیت های تحقیق و توسعه (R&D) در حوزه غنی سازی و همچنین اتخاذ رویکردی فعال در تماس دیپلماتیک با اضلاعی از گروه ۱+۵ به دنبال رسیدن به مدالیته ای در نشست مسکو باشد که بر اساس آن آغاز و پایان مذاکرات به طور مشخص تعیین شده باشد. در غیر این صورت نشست مسکو نیز همچون بغداد دیداری برای تعیین زمان دیدار بعدی خواهد بود.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد