*زمان*

محمود عباسی

*زمان*

محمود عباسی

طلاق در ایران

31129950415108316295 کاریکاتور خنده دار با موضوع طلا و طلاق 

مجله مهر: اسمش جدایی باشد یا طلاق٬ فرقی نمی‌کند. حالا دیگر جداشدن زوج‌ها در ایران٬ بعد از چندسال زندگی مشترک٬ آنقدرعادی شده که حتی همان مسئولانی که روزی آمار بالای طلاق در کشور را انکار می‌کردند٬ حالا می‌گویند طلاق به یک مسئله جدی تبدیل شده و به مرز هشدار رسیده است؛ به طوری که بر اساس آخرین آمارها٬ این پدیده در سال‌های اخیر٬ ۲۵ درصد رشد داشته و از هر پنج ازدواج٬ یک مورد منجر به طلاق می‌شود.

 

ایران رتبه چهارم طلاق دنیا!

یکی دو روز پیش، رئیس کمیته نامگذاری شورای شهر تهران اعلام کرد که ایران چهارمین رتبه طلاق در میان کشورهای جهان را دارد و در این بین، تهران پیشتاز شهرهای کشور در آمار طلاق است.

معصومه آباد گفته بود که بر اساس آمار قوه قضائیه، هر روز هزار مورد مراجعه به مجامع قضایی تهران صورت می گیرد و 500 پرونده تشکیل می‌شود که از این تعداد، 85درصد مربوط به طلاق اس. هر چند که بر اساس آمارهای سامان توسعه و همکاری های اقتصادی که در ژانویه 2012 منتشر شده، کشورهای بلژیک، سوئد، جمهوری چک، فنلاند، مجارستان، اتریش و لوکزامبورگ در رده های اول تا هفتم شیوع طلاق در دنیا قرار دارند و بعد از آن ها، نیوزلند، استرالیا و نروژ در رده های هشتم، نهم و دهم قرار گرفته‌اند.   

معصومه آباد آمارهای مربوط به طلاق در ایران را نگران‌کننده دانسته و گفته بود که باید دستورالعملی برای ساماندهی آموزش مهارت‌های زندگی مشترک به زوج‌هایی که در حال تشکیل خانواده هستند، تدوین شود. طرحی که در صورت تصویب آن، دختران و پسران جوان باید حداقل 20 ساعت دوره‌ مهارت زندگی ببینند و بعد از گرفتن گواهی شرکت در این دوره از سوی شهرداری، ازدواج کنند. پرداخت وام ازدواج به این زوج‌ها هم مشروط به داشتن گواهی مهارت آموزی خواهد بود.

هرچند که محمدعلی نجفی ـ عضو کمیسیون برنامه و بودجه شورای شهر تهران در همان جلسه، معتقد بود که بالا بودن آمار طلاق نسبت به دهه‌های گذشته الزاما منفی نیست و «اگر مردی شعور برخورد با همسر خود در شرایط مساوی را ندارد، باید از او طلاق گرفت!»

 


چه کسانی بیشتر طلاق می‌گیرند؟


در مورد علت‌ها و شرایطی که منجر به جدایی زن و شورها می‌شود٬ حرف‌های زیادی زده شده است. از عوامل اقتصادی و اجتماعی گرفته تا اعتیاد و ناهماهنگی طبقاتی. اما در کنار تمام این عوامل، موضوعی که کمتر به آن اشاره شده٬ این است که طلاق در چه مشاغلی بیشتر است؟ و اصلا آیا نوع شغل‌هایی زن و شوهرها دارند٬ بر جدایی آنها از هم تاثیر می‌گذارد؟

تحقیقات جهانی نشان می‌دهند که نوع شغل بر میزان طلاق در کشورهای مختلف تاثیرگذار است. بر اساس گزارش‌ها٬ محققان آمریکایی در جدیدترین پژوهش خود به بررسی آمار طلاق و ارتباط آن با نوع شغل افراد پرداخته و به این نتیجه رسیده‌اند که میزان طلاق در کشورهای مختلف به نوع شغل بسیار وابسته است.

به گفته محققان، فشار کاری و طولانی بودن ساعات کار در حد 16 ساعت در روز، مشکلات روانی را افزایش می‌دهد و بر روابط خانوادگی تاثیر منفی می‌گذارد. آنها معتقدند که این مساله موجب گوشه‌گیری، عصبانیت، افسردگی و نگرانی درونی می‌شود زیرا انسان نمی تواند بر رفتار خود تمرکز داشته باشد و در مواقع غیرعادی، خود را کنترل کند و همه این امور، آثار منفی بر شخصیت انسان می‌گذارد و میزان طلاق را افزایش می‌دهد.

از سوی دیگر٬ تحقیقات جدید در آمریکا نشان می‌دهد ماهیت شغل افراد نقش مهمی در زندگی خانوادگی و میزان موفقیت ازدواج‌ها دارد. به گزارش شبکه تلویزیونی بی بی سی عربی بر اساس تحقیقات دانشمندان آمریکایی پرستارها، کارکنان بخش مراقبت‌های درمانی، ماساژورها و کارکنان بخش ارتباطات بیشترین کسانی هستند که زندگی آنها به طلاق منجر می شود. از سوی دیگر مهندسان بخش کشاوری و انرژی هسته ای، چشم پزشک ها و متخصصان کودکا کسانی هستند که زندگی آنها کمتر به طلاق می انجامد.

این تحقیقات نشان می‌دهد نوع شغل افراد تاثیری مستقیم بر زندگی خانوادگی دارد زیرا فشارهای روانی و ساعات طولانی کار که در پاره‌ای موارد به شانزده ساعت در روز می‌رسد باعث افزایش فشار بر روحیه افراد می شود و بر روابط داخل خانواده تاثیر می گذارد.

 

کارمندان کمتر، کارگران بیشتر

اما در ایران وضعیت چگونه است؟ اطلاعات زیادی در دست نیست. نه تحقیق چندانی در این مورد شده٬ نه آمار خاصی در این مورد وجود دارد. اما آنطور که از گفته‌های غیررسمی برخی کارشناسان اجتماعی و قضات خانواده برمی‌آید٬ بیشترین طبقه مراجعه کننده به دادگاه‌های خانواده را طبقه اجتماعی و اقتصادی متوسط تشکیل می‌دهند٬ به طوری که ۵۰ درصد مراجعان به این دادگاه‌ها را زنان و مردان این طبقه تشکیل می‌دهند.

ناهید دامن پاک مقدم٬ یک پژوهشگر اجتماعی است که در این مورد پژوهش‌هایی را انجام داده است. او با بیان اینکه در طبقه‌ متوسط‌ «من‌ و تویی» بسیار زیاد وجود دارد٬ می‌گوید که «مشکلات اقتصادی و فقر، پائینبودن سطح درآمد خانوار، بیکاری، مسکن نامناسب و بالا بودن نرخ خرید و اجاره، ضعف یا فقدان ثبات شغلی هر یک میتواند به نحوی در بروز طلاق سهم داشته باشد.»

او ادامه می‌دهد: «شغل‌ زنان‌ در افزایش‌ یا کاهش‌ طلاق‌ بسیار موثر است،‌ به طوری‌ که‌ کمترین‌ آمار طلاق‌ در میان‌ معلمان‌ با چهار الی‌ پنج درصد است و بعد از آنان‌ زنان‌ کارمند با ۱۰درصد در جایگاه بعدی قرار دارند.»

دامن‌پاک می‌گوید: «بیشترین میزان تقاضای طلاق در زنان خانهدار (بیش از 72 درصد) در مقایسه با زنان شاغل مشاهده می‌شود که این امر شاید موید نظر جامعه‌شناسان باشد که احساس استقلال در زنان سبب افزایش رضامندی زناشویی می‌شود.»

او با بیان اینکه حدود 50 درصد از طلاقها در سه سال اول ازدواج رخ میدهد٬ می‌گوید که «هر چه سطح تحصیلات زوجین بالاتر باشد واکنش آنها به موقعیت‌های زندگی با احساسات مناسبتری همراه است و از توانایی حل مشکلات خانوادگی به میزان بالاتری برخوردارند. این یک موضوع ثابت شده در سطح جهان است و فقط مختص ایران نیست و به نظر می‌رسد که این موضوع می‌تواند به عنوان یک راه‌حل پیشگیرانه در مورد موضوع طلاق در کشور عمل کند.»

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد