*زمان*

محمود عباسی

*زمان*

محمود عباسی

«لزوم حرف تازه و سیاست نو»

«لزوم حرف تازه و سیاست نو» عنوان یادداشت روز روزنامه آرمان به قلم سید فاضل موسوی است که در آن می‌خوانید:
برگزاری جلسه مشترک دولت با نمایندگان مجلس در سال‏های گذشته اقدامی عادی بود که به فراخور موضوعات و شرایط، به طور متوسط هر شش ماه یک بار انجام می‏گرفت. این روند از آغاز شکل‌گیری دولت نهم در زمان مجلس هفتم شروع شد و تاکنون نیز ادامه داشته است. هدف از برگزاری این دست جلسات هم همیشه تلاش برای تعامل و توافق بیشتر دولت و مجلس عنوان ‏شده، اما در عمل هر چه جلسات زیادتری برگزار شد اختلاف‌نظرهای دولت و مجلس نیز افزایش یافت.

شاید بتوان گفت این مسئله به معنای نتیجه‌بخش نبودن صددرصدی چنین جلساتی است، نشان آن هم تعداد نمایندگان شرکت کننده است که از آغاز تشکیل دولت نهم تاکنون کاهش یافته است، تا جایی که در جلسه دو روز پیش و در شرایطی که به نظر می‏رسید دولت و مجلس نیاز به همگرایی بیشتری دارند تنها نزدیک به 70 نماینده دعوت رئیس دولت را پاسخ مثبت گفتند. در ارزیابی دلیل چنین روندی می‌توان گفت که مهم‌ترین دلیل وضع این است که جناح اصولگرا دیگر حرف تازه‏ای برای گفتن و مطرح کردن نداشته‏ و در قبال مشکلات و مسائل مختلف که هر کدام دلیل خود را دارند، یک سیاست در پیش گرفته و یک حرف زده است.

اینکه این سیاست و رفتار واحد چه ضعف‏ها و نقص‏هایی دارد خود موضوع دیگری است. مسئله این است که در دنیای سیاست و مدیریت به دلیل تغییر شرایط و دگرگونی آرایش معادلات و نیروهای تاثیرگذار نمی‏شود در مدتی طولانی تنها با یک سیاست واحد پیش رفت و این سیاست دیر یا زود از کارایی می‌افتد و تاثیر خود را از دست می‏دهد. این وضعیتی است که به‌نظر می‌رسد اکنون جناح اصولگرا درگیر آن شده است.

وقتی در قبال شرایط جدید بر یک سیاست واحد که البته نقاط ضعفی هم دارد، بیش از حد اصرار و تاکید می‏شود، مشخص است که نتیجه‏ای حاصل ‏نمی‌شود و بدون حصول نتیجه هم پر واضح است که انگیزه نیروهای سیاسی برای مشارکت در یک حرکت تکراری و از پیش مشخص کاهش می‏یابد. 7سال است که درِ سیاست جناح اصولگرا تنها بر یک پاشنه می‏چرخد؛ برخی اصولگرایان راه قدرت یافتن خود را کنار زدن رقیب می‏دانند و برخی دیگر هم تقصیر تمام شعارها، طرح‏ها و وعده‌های زمین مانده‏شان را بر گردن نیرویی می‏اندازند که معلوم نیست چیست و کیست.

از همنشینی این دو سیاست قرار است چه نتیجه‏ای حاصل شود؟ به بیان بهتر اگر همنشینی این دو سیاست کلی می‏توانست نتیجه‌بخش باشد که باید آثار آن را در این 7سال می‏دیدیم. مجلسی‏ها این روزها می‏گویند که می‏خواهند بر دولت نظارت کنند و دولت هم می‏گوید که قصدش کار کردن است.

مجلس و دولت برای عملی کردن خواسته‌های خود چه چیزی کم دارند؟ آیا مجلس ابزار قانونی کم دارد یا دولت اعتبار مالی و پول ندارد؟ آنچه در این میان کمبود آن احساس و باعث می‌شود تا اقدامات دو قوه و از جمله جلسات مشترک تعامل و همکاری آنان نتیجه مدنظر را در پی نداشته باشد نبود حرف تازه و سیاست نو است.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد