*زمان*

محمود عباسی

*زمان*

محمود عباسی

حکایتی از کلیله و دمنه (زود قضاوت کردن)

دو کبوتر بودند در گوشه مزرعه ای با خوشحالی زندگی می کردند . در فصل بهار ، وقتی که باران زیاد می بارید ، کبوتر ماده به همسرش گفت : 

 " این لانه خیلی مرطوب است . اینجا دیگر جای خوبی برای زندگی کردن نیست . " کبوتر جواب داد : 

 " به زودی تابستان از راه می رسد و هوا گرمتر خواهد شد . علاوه براین ، ساختن این چنین لانه ای که هم بزرگ باشد و هم انبار داشته باشد ، خیلی مشکل است ."

ادامه مطلب ...

حکایت

 

روزگاری در مرغزاری گنجشکی بر شاخه یک درخت لانه ای داشت و زندگی می کرد .گنجشک هر روز با خدا راز ونیاز و درد دل می کرد و فرشتگان هم به این رازو نیاز هر روزه خو گرفته بودند تا اینکه بعد از مدت زمانی طوفانی رخ داد و بعد از آن ، روزها گذشت و گنجشک با خدا هیچ نگفت!

ادامه مطلب ...

حکایت گنجشک

روزگاری در مرغزاری گنجشکی بر شاخه یک درخت لانه ای داشت و زندگی می کرد .گنجشک هر روز با خدا راز ونیاز و درد دل می کرد و فرشتگان هم به این رازو نیاز هر روزه خو گرفته بودند تا اینکه بعد از مدت زمانی طوفانی رخ داد و بعد از آن ، روزها گذشت و گنجشک با خدا هیچ نگفت

ادامه مطلب ...

حکایت

مردی در گوشه ای به راز و نیاز به درگاه الهی می پرداخت و چنین می گفت:

 

خداوندا، کریما، آخر دری بر من بگشای.

 

صاحبدلی از آن جا گذر می کرد سخن مرد شنید و گفت:

 

ای غافل این در کی بسته بوده است!

 

حکایت

مردی در گوشه ای به راز و نیاز به درگاه الهی می پرداخت و چنین می گفت:

 

خداوندا، کریما، آخر دری بر من بگشای.

 

صاحبدلی از آن جا گذر می کرد سخن مرد شنید و گفت:

 

ای غافل این در کی بسته بوده است!

 

آرزویم اینست نتراود اشک درچشم توهرگزمگرازشوق زیاد..
وبه اندازه هرروزتو عاشق باشی ...عاشق آنکه تورامی خواهد...

مجموعه آثار دکتر علی شریع مجموعه آثار دکتر علی شریع
تمام آثار دکتر شریعتی شامل کتاب، فیلم ویدئویی و سخنرانی
مشاهده شبکه های دنیا
بدون نیاز به هزینه‌های اضافی فقط با این نرم‌افزار  تمام شبکه ها را ببینید
X
تبلیغات در بلاگ اسکای
نوشته شده در تاریخ پنجشنبه 14 مهر ماه سال 1390 توسط ثریا | 19 نظر

باز باران٬ با ترانه


میخورد بر بام خانه


 خانه ام کو؟ خانه ات کو؟



یادت آید روز باران

گردش یک روز دیرین؟

پس چه شد دیگر٬ کجا رفت؟



خاطرات خوب و رنگین

در پس آن کوی بن بست

در دل تو٬ آرزو هست؟


کودک خوشحال دیروز

غرق در غمهای امروز

یاد باران رفته از یاد

آرزوها رفته بر باد



باز باران٬ باز باران

میخورد بر بام خانه

بی ترانه ٬ بی بهانه

شایدم٬ گم کرده خانه

نوشته شده در تاریخ جمعه 8 مهر ماه سال 1390 توسط سوار بی اسب | 10 نظر

چند بارد غم دنیا به تن تنهایی  

                               وای بر من تن تنها و غم دنیایی

تیرباران فلک فرصت آنم ندهد

                               که چو تیر از جگر ریش برآرم وایی

لاله‌ئی را که بر او داغ دورنگی پیداست

                              حیف از ناله‌ی معصوم هزارآوایی





آخرم رام نشد چشم غزالی وحشی
                               گر چه انگیختم از هر غزلی غوغایی

من همان شاهد شیرازم و نتوانی یافت
                               در همه شهر به شیرینی من شیدایی

تا نه از گریه شدم کور بیا ورنه چه سود
                               از چراغی که بگیرند به نابینایی





گاه بر دورنمای افق از گوشه‌ی ابر
                               با طلوع ملکی جلوه دهد سیمایی

انعکاسی است بر آن گردش چشم آبی
                               از جمال و عظمت چون افق دریایی






دست با دوست در آغوش نه حد من و تست
                               منم و حسرت بوسیدن خاک پایی
شهریارا چه غم از غربت دنیای تن است
                               گر برای دل خود ساخته‌ای دنیایی

نوشته شده در تاریخ چهارشنبه 6 مهر ماه سال 1390 توسط ثریا | 8 نظر

مسلمانان مرا وقتی دلی بود
که با وی گفتمی گر مشکلی بود

به گردابی چو می‌افتادم از غم
به تدبیرش امید ساحلی بود

دلی همدرد و یاری مصلحت بین
که استظهار هر اهل دلی بود

ز من ضایع شد اندر کوی جانان
چه دامنگیر یا رب منزلی بود


هنر بی‌عیب حرمان نیست لیکن
ز من محرومتر کی سایلی بود

بر این جان پریشان رحمت آرید
که وقتی کاردانی کاملی بود


مرا تا عشق تعلیم سخن کرد
حدیثم نکته هر محفلی بود

مگو دیگر که حافظ نکته‌دان است
که ما دیدیم و محکم جاهلی بود

14 خرداد روز تسلیت ،روز وداع با امام (ره)

  

   با دلى آرام و قلبـى مطمئن و روحى شاد و ضمیرى امیدوار به فضل خدا از خدمت خـواهران و برادران مرخص و به سـوى جایگاه ابــدى سفر مى کنـم  
zamaan 
abbasi

 
15
خرداد جرقه اول انقلاب به روایت
تصویر ادامه مطلب ...

روز پدر مبارک

بابایی روزت مبارک..........دوستت دارم 

هنری.خاص .عکس های هنری 

 خدا قوت..........

سخن از ملا صدرا

 

 
 

ملاصدرا    میگوید 

 


ادامه مطلب ...